آیهٔ کلیدی این مطالعه: خروج ۲۰: ۱۷ «چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش. به فکر تصاحب غلام و کنیز، گاو و الاغ، و اموال همسایه‌ات نباش.» آمین!
دوستِ خوبِ من، آیا شما خودتون را انسانِ حسودی می‌‌دونید؟
آیا شما کسی را می‌‌شناسید که می‌‌دونید شخصِ حسودی هست؟
آیا می‌‌دونید حسادت یعنی چه و چرا در ما حسادت بوجود می‌‌یاد؟
در ادامهٔ صحبت، من خودم را به جای یک شخصِ حسودی می‌‌گذارم که چون نمی دونه و یا نمی خواد باور کنه که او حقیقتا انسانِ حسودی هست، ممکنه اینطور بگه.
من در حسرتِ مال و منال و خانهٔ کسی نیستم، ولی‌ نسبت به زندگی اشخاصی حسادت در من بوجود می‌‌یاد.
مثلا، واقعی من به اشخاصی نگاه می‌‌کنم که انگار همه دوستشون دارند، من نسبت به اونها حسادت می‌‌کنم.
یا وقتی اشخاصی را می‌‌بینم که انگار هیچ مشکل و کمبودی توی زندگیشون نیست، من نسبت به اونها حسادت می‌‌کنم.
به جای اینکه به عنوانِ یک ایماندار به عیسی مسیح، کسی که باید دیگران را بیشتر از خودش دوست داشته باشه، شاد باشم و شکر گذار که اون اشخاص حتی اگه ظاهری هم هست مشکل و کمبودی ندارند ، ولی‌ نمی دونم چرا شاد نمی شم، شکر گذار نیستم و در عوض به اونها حسادت می‌‌کنم.
اگه با خودم رو راست باشم باید اعتراف کنم که، من یک انسانِ حسود هستم.
من به عیسی مسیح به عنوانِ خداوند و منجی خودم قلبا ایمان دارم.
من به کلامِ خدا هم کاملا ایمان دارم.
ایمان دارم که آموزه‌های کلامِ خدا، برای محافظت و هدایتِ من هستند از طرفِ خودِ خداوند پدرِ آسمانیم.
در ارتباط با حسادتِ من کلامِ خدا در اولِ قرنتیان ۳: ۱ – ۳ می‌‌فرماید: ۱ برادران عزیز، من تا بحال نتوانسته‌ام با شما همچون افراد بالغ سخن بگویم، زیرا شما روحانی نیستید بلکه جسمانی، و هنوز در مسیح رشد نکرده‌اید. ۲ مجبور شدم بجای غذای سنگین، به شما شیر بدهم، زیرا قادر به هضم آن نبودید. حتی حالا نیز باید به شما شیر داد. ۳ زیرا هنوز که هنوز است، طفل هستید و اختیار زندگی‌تان در دست امیال و خواسته‌هایتان می‌باشد نه در دست خدا. شما به یکدیگر حسادت می‌ورزید و در میانتان دو دستگی و خصومت وجود دارد. آیا این نشان نمی‌دهد که هنوز طفل هستید و در پی انجام خواسته‌های خود می‌باشید؟ شما طوری رفتار می‌کنید که گویی خدا در زندگی شما هیچ نقشی ندارد. آمین!
و یا کلامِ خدا در خروج ۲۰: ۱۷ می‌‌فرماید: «چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش. به فکر تصاحب غلام و کنیز، گاو و الاغ، و اموال همسایه‌ات نباش.» آمین!
اما با این وجود، باز حسادت هر از گاهی در من خودش را نشون میده.
از خودم می‌‌پرسم، من که یک ایماندارِ به عیسی مسیح هستم، من که به کلامِ او ایمان دارم، پس چطور می‌‌تونم به زندگی پاک و خدا پسندانه در ارادهٔ او ادامه بدم در حالی که من هنوز نسبت به دیگران حسادت می‌‌کنم؟
من خیلی مشتاقم می‌‌تونستم به خاطرِ ایمانم به عیسی مسیح از صمیمِ قبل بگم، غلاطیان ۶: ۱۴ ۱۴ اما خدا نکند که من به اینگونه مسایل افتخار کنم. تنها افتخار من، همانا صلیب خداوند ما عیسی مسیح است. بلی، بسبب همین صلیب، تمام دلبستگی‌هایی که در این دنیا داشتم، مصلوب شد و از بین رفت و من نیز نسبت به گرایشهای دنیا مصلوب شدم و مردم.
به خاطرِ صلیبی که عیسی مسیح بر روی آن به جای من داوطلبانه جانِ خود را فدیه نمود، حال من دیگه در اسارتِ خواسته ها، امیال، شهوات و آرزو‌های این دنیا نیستم.
عیسی مسیح مرا با خونِ خود باز خرید نموده.
او تمامی گناهانِ من را بخشیده و به من حیاتِ نو ابدی عطا فرموده.
عیسی مسیح برای زندگی من نقشه‌ای عالی و منحصر بفرد داره.
امروز من آزادم تا با همکاری با او برای انجامِ خواستِ الهیش به زندگی‌ام ادامه دهم.
همین حالا وقتشه که من به چند تا سوال جواب بدم.
این سوال که؛ من کی می‌‌خوام دست از حسادت بردارم و به اونچه که خدا، در این مقطع از زندگیم بهم داده قناعت کنم و راضی باشم؟
من می‌‌دونم که خیلی چیز‌ها در این دنیا هستند که من بر اونها هیچ کنترلی ندارم.
من می‌‌دونم که خیلی چیز‌ها در این دنیا هستند که من نمی تونم انتخاب کنم.
اما این را هم خوب می‌‌دونم که، خداوند، خالق و پدرِ آسمانی من، خدای سخاوتمند، مهربان، و با وفأیی هست.
من خوب می‌‌دونم که پدرِ آسمانی من، برای تمامی نیاز‌های واقعی من مهیا می‌‌کنه.
شاید دلیلِ حسود بودنِ من اینه که؛ همیشه می‌‌خوام همه چیز طورِ دیگه‌ای باشه.
مثلا من در حسرتِ این هستم که، “ای کاش” فردا صبح که از خواب بیدار می‌‌شدم، می‌‌تونستم بدونِ هیچ شک و تردیدی باور کنم که همهٔ مردم مرا دوست دارند.
یا شاید دلیلِ حسود بودنِ من اینه که؛ همیشه می‌‌گم؛ “ای کاش” من می‌‌تونستم بلا فاصله بر تمامی مشکلاتم غلبه می‌‌کردم.
در حقیقت، من دلیلِ حسود بودنِ خودم را در داشتنِ بسیاری از این “ای کاش ها” می‌‌دونم.
من از داشتنِ اینگونه “ای کاش های” خودم راضی نیستم و اصلا بهشون افتخار نمی کنم.
ولی‌ یک “ای کاشی” هست که من می‌‌دونم به تمامِ این “ای کاش های” کاذبِ من خاتمه میده.
اون “ای کاش” اینه که؛ برای همه چیز می‌‌تونستم با تمامِ وجودم، فقط به حکمت، مهربانی، دانش و وفاداری و توانِ خداوند پدرِ آسمانی خودم اعتماد و اتکا داشته باشم.
آره، اگه می‌‌تونستم برای همه چیز فقط به خداوند اعتماد و اتکا داشته باشم، دیگه هیچ “ای کاشکی” در وجودِ من باقی نمی ماند.
آره، اگه می‌‌تونستم با تمامِ وجودم به این حقایق که خداوند مرا دوست داره و من در چشمِ او بسیار عزیز هستم – خداوند همیشه با من هست – او تمامی گناهانِ من را بخشیده – او برای زندگیم هدفِ خاصی داره و برای تمامِ نیاز‌های واقعی من مهیا می‌‌کنه؛ اونوقت احساسِ قناعتِ واقعی در من بوجود می‌‌اومد و همهٔ “ای کاش های” من محو می‌‌شدند.
دومین “ای کاشکی” که من به اون افتخار می‌‌کنم اینه که؛ “ای کاش” من بتونم همیشه به یاد داشته باشم که، چون من خدا را دارم، پس همه چیز دارم!
بله همه چیز دارم حتی بیش از حدِ نیازم.
عزیزان، در ادامهٔ این مطالعه تحتِ عنوانِ ، “راهِ غلبه بر حسادت”، اجازه بدید تا به شما سه تا پیشنهاد بدم.
پیشنهادِ اولِ من به شما اینه که؛ در روراستی و صداقتِ تمام با خودتون و خداوند، سه تا پنج چیزی را که حسِ حسادت در شما بر می‌‌انگیزند را یاد داشت کنید.
مثلا، زیبأیی – خوش تیپی – پول – سلامتی – زیبأیی اندام – ازدواجِ خوب – شغل – شهرت – صدای خوب – والدینِ خوب – فرزندانِ سالم و مطیع و…..
پیشنهادِ دومِ من به شما اینه که؛ حالا، سه تا پنج چیزی که شما دارید و فکر می‌‌کنید دیگران به اونها حسادت می‌‌کنند را یاد داشت کنید.
محلِ زندگی – غذای روزانه – آزادی – بدنِ سالم – چشم – گوش – دست و پا و ……………
پیشنهادِ سومِ من به شما اینه که؛ هر دوی این لیست‌ها را، با روحی فروتن و با شکر گذاری به خداوند تقدیم کنید.
روزانه با خداوند وقت بگذرانید، کلامِ او را مطالعه کنید و در آموزه‌های آن تعمق داشته باشید.
عزیزان، در پایانِ این مطالعه از شما دعوت می‌‌کنم، تا با خداوند پدرِ آسمانی مهربانمان گفتگو کنیم.
خداوند، پدرِ آسمانی مهربانم، مرا به خاطرِ حسادتم نسبت به دیگران و اونچه که دارند و اونی که هستند ببخش.
خداوند، من بعضی اوقات حسود هستم، و می‌‌دانم که حسادت در چشمِ تو گناه محسوب می‌‌شود.
خداوند، من اعتراف می‌‌کنم که گاهی از آن که هستم و آن چه دارم راضی و قانع نیستم.
خداوند، من گاهی تصور می‌‌کنم که دیگران از من بیشتر از تو برکت گرفته ا‌ند و این موجبِ حسادت و عصبانیت در من می‌‌شود.
خداوند، پدرِ آسمانی من، به من کمک کن تا حسود نباشم.
به من کمک کن تا به هر که هستم و هر چه از تو دریافت نموده ام، قانع و راضی باشم.
خداوند، به من کمک کن، حال که تو با هدیهٔ جانِ خودت مرا باز خرید نموده ای، در ارادهٔ تو در قناعت، آرامش و شادی زندگی، کنم.
خداوند، به من کمک کن تا هر گونه نا رضایتی و بیشتر خواهی را از خودم دور کنم.
خداوند، من نمی خواهم تظاهر کنم که به خواستِ تو و به هر چه که تو به من داده‌ای راضی و قانع هستم، ولی‌ در خفا، در حسرتِ چیزهایی باشم که ندارم.
خداوند، با روحِ مقدست روح القدس به من کمک کن تا همیشه به یاد داشته باشم که من با عیسی مسیح مصلوب شده‌ام و دیگر این من نیستم که زندگی می‌‌کند بلکه مسیح که در من است.
در نامِ عیسی مسیح دعا می‌‌کنم، آمین!
کوروش باقری