۱یوحنا ۵: ۱۳ – ۱۵

۱۳ این‌ نامه‌ را نوشتم‌ تا شما که‌ به‌ فرزند خدا ایمان‌ دارید، بدانید که‌ از هم‌ اکنون‌، از حیات‌ جاوید برخوردارید. ۱۴ از اینرو، خاطرجمع‌ هستیم‌ که‌ هرگاه‌ از خدا چیزی‌ مطابق‌ خواست‌ او بطلبیم‌، دعای‌ ما را خواهد شنید؛ ۱۵ و اگر یقین‌ داریم‌ که‌ دعای‌ ما را می‌شنود،

می‌توانیم‌ به‌ این‌ هم‌ اطمینان‌ داشته‌ باشیم‌ که‌ آنچه‌ از او بخواهیم‌، به‌ ما عطا خواهد کرد.

دوستان، خداوند پدر آسمانی ما ایمانداران به عیسی مسیح، برای شناخت ما از ارادهٔ الهی او برای زندگیمان، روح القدس را به این جهان فرستاده است. (انجیل یوحنا ۱۴: ۲۶(

۲۶ ولی وقتی پدر “تسلی بخش “ را به جای من فرستاد، منظورم همان روح القدس است ، او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد؛ درضمن هر چه من به شما گفته ام ، به یادتان خواهد آورد.

سوال اینجاست که؛ “پس چرا ما در کشف ارادهٔ او برایمان مشکل داریم؟”

برای این سوال جوابهای متعددی وجود دارند.

مثلا این که؛ “ما ارادهٔ خدا را برای زندگیمان نمی شناسیم چرا که، تصمیمات خود را بر اساس احساساتمان اتخاذ می‌‌کنیم.”

وقتی زندگی سخت می‌‌شود – وقتی مشکلات به ما فشار می‌‌آورند – واکنش اولیهٔ ما این است که سعی کنیم تا از مشکل و موقعیت دشوارمان بگریزیم.

گاهی این فرار ما از مشکلات و شرایط دشوارمان، می‌‌تواند بر خلاف خواست و ارادهٔ خدا برای ما باشد.

پیش خود می‌‌اندیشیم؛ “خدا باید همیشه راحتی و خوبی را برای من مهیا کند، پس این شرایط دشوار من حتما از طرف خدا نیست.”

بنابر این، بدون مشورت با خدا و شنیدن از او، دست به اقدامی برای گریز و یا از میان برداشتن آن مشکل میزنیم.

و در پی آن امیدواریم که آن اقدامات ما، یعنی سعی در گریز از شرایط دشوارمان، خواست خدا بوده باشند.

در این صورت، توجه و اطاعت ما در آن زمان و موقعیت خاص، از احساسات و خواست خود ماست و نه خواست و ارادهٔ خدا.

گاهی هم ما خواست و ارادهٔ خدا را نمی شناسیم، چرا که تمامی توجه و انرژی خود را بر روی زمان حال متمرکز می‌‌کنیم.

بسیاری اوقات ما به حضور خدا می‌‌رویم در حالی که نتیجهٔ تصمیماتی که خودمان و یا عزیزانمان گرفته اند موجب پریشانی و به خطا رفتن ما و یا آنها گردیده اند.

در آن صورت تمام توجه و حواس ما بر روی زمان حال متمرکز می‌‌گردد.

و این توجه و دیدن شرایط در همان مقطع زمانی کوتاه – مانع از دیدن و کشف ارادهٔ خدا در دراز مدت می‌‌گردد.

گاهی هم ما با نیتی صادقانه باز مرتکب اشتباه می‌‌گردیم و ارادهٔ خدا را درک نمی کنیم.

مثلا برای درک ارادهٔ خدا یک لیست از کارهای خوب که شنیده ایم رضایت او در آنهاست تهیه می‌‌کنیم و سعی در انجام آنها می‌‌نمأییم.

کارهای خوبی‌ مثل، مطالعهٔ کلام خدا، دعا، خدمت به دیگران، پرستش خدا و یا حتی گاهی روزه می‌‌گیریم و هدایای زیادی می‌‌دهیم.

وقتی همهٔ این کارها را انجام دادیم با یک حس حق به جانب و رضایت، سعی در تحت فشار قرار دادن خدا، از او می‌‌خواهیم تا اراده‌اش را بر ما مکشوف کند.

در این اثنا ما یکی از مهمترین عوامل را برای دریافت اردهٔ خدا از او به فراموشی سپرده ا ییم.

آن مهمترین عامل فراموش شده این است که، ما به خدا آن وقت کافی را نداده و با او به اندازه کافی صبر ننموده ایم تا او در زمان خاص خود که همیشه بهترین است با ما صحبت نموده و ما قادر به شنیدن از او باشیم.

مزمور ۴۶: ۱۰۱۰ «آرام‌ باشید و بدانید كه‌ من‌ خدا هستم‌ و در میان‌ قومهای‌ جهان‌ مورد عزت‌ و احترام‌ خواهم‌ بود.»

دوست گرامی من، وقت گذرانیدن منضبط با خدا، و قادر به شنیدن از او بودن، برای ما حیاتی است و نه اختیاری.

در این جا شاید این سوال برای شما بوجود آمده که، “من چقدر باید با خدا وقت بگذرانم و کلام او را مطالعه کنم تا او اراده‌اش را بر من مکشوف کند؟”

یا این که؛ “من چقدر باید دعا کنم تا خدا اراده‌اش را بر من مکشوف کند؟”

جواب این سوال بسیار آسان است.

آنقدر باید در کلام تعمق داشت و آنقدر باید دعا کرد تا خداوند خود به وضوح با قلب ما سخن گوید!

خدا که خود خالق قلبِ در درون ماست، اشتیاق و نیاز آن را می‌‌داند و حتماً در زمان خاص خود به آن پاسخ خواهد داد.

زمان در دست خداست.

وقتی پیامی از طرف او باشه، قلب ما حتماً آن پیام را میشناسه و وجود ما آن پیام را درک می‌‌کنه.

سوال صحیح این است که، آیا ما حاضریم تا فروتن شده و برای شنیدن از خدا با او صبر لازمه را داشته باشیم؟

آیا با خدا آنقدر صبور هستید تا او در وقت مناسبش شما را آمادهٔ شنیدن از خود دیده و از ارادهٔ پدرانه‌اش با شما صحبت کند؟

او مشتاق شناخت شما از خواستش می‌‌باشد.

در فروتنی و اطاعت از او با قلبی پاک زندگی کن تا همواره قادر به شنیدن از او باشی.