عبرانیان ۱۱: ۱ – ۳ و ۶

ایمان چیست؟

۱ حال، ببینیم ایمان چیست. ایمان یعنی اطمینان داشتن به اینکه آنچه امید داریم، واقع خواهد شد؛ ایمان یعنی یقین داشتن به آنچه اعتقاد داریم، هر چند قادر به دیدنش نمی‌باشیم.

۲ مردان خدا در زمان قدیم، بسبب ایمانشان بود که مورد پسند خدا واقع شدند. ۳ با ایمان به وجود خداست که می‌دانیم زمین و آسمان، و در حقیقت همه چیز، بدستور خدا ساخته شده‌اند؛ و همه اینها از چیزهای نادیدنی به وجود آمده‌اند.

۶ اما خشنود ساختن خدا بدون ایمان و توکل به او محال است. هر که می‌خواهد بسوی خدا بیاید، باید ایمان داشته باشد که خدا هست و به آنانی که با دلی پاک در جستجوی او هستند، پاداش می‌دهد.

دوستان، در سراسر کتاب مقدّس، این مهم بسیار روشن و قابل درک است که، خداوند برای ایمان ما به او بسیار ارزش قائل است – به آن احترام می‌‌گذارد و گرامی می‌‌دارد.

ایمان صمیمانهٔ قلبی ما به خداوند، بسیار حائز اهمیت است، زیرا وقتی ما کاملاً به او اعتماد می‌‌کنیم و ایمان قلبی، صمیمی و یکرنگی به نجات دهندهٔ خود داشته باشیم، او را بدین طریق ستایش نموده ایم و نام وی جلال می‌‌یابد.

خداوند، پدر آسمانی ما، می‌‌خواهد ما همیشه اطمینان داشته باشیم که او حتماً به تمامی قول‌های خود به ما وفادار است و آنها را به انجام خواهد رسانید.

خداوند، پدر آسمانی ما ، همچنین می‌‌خواهد که ما کاملاً به او متکی باشیم، صرف نظر از هر گونه موقعیت و شرایطی که در طول عمر برایمان بوجود می‌‌آید.

عزیزان، خداوند از ما چنین خواسته هایی را دارد چرا که، همهٔ جوانب زندگی هر کدام از ما، تحت تاثیر مستقیم استواری و استحکام ایمان ما به او قرار دارد.

************************************************************************************************

چرا ما با ایمان خود به خدا، در کشمکش هستیم؟

عزیزان، متاسفانه همهٔ ما اغلب در داشتن ایمانِ کامل به خدا با موانعی روبرو می‌‌گردیم.

چرا؟ زیرا که ما در مسیر زندگی خود، گاهی وارد شرایطی می‌‌شویم که به‌ وجود خدا در کنارمان و عملکردش در آن شرایط شک می‌‌کنیم.

در چنین زمان هایی است که، ایمان ما به خدا سست و متزلزل می‌‌شود.

در این قسمت از مطالعهٔ خود در کلام خدا در ارتباط با موضوع، “چرا ما با ایمان کامل خود بخدا در کشمکش هستیم”، به شناخت هشت مانعی که در مسیر زندگی، مانع برخورداری ما از ایمان کامل به خدا می‌‌گردند، می‌‌پردازم.

۱ – مانع اول برخورداری ما از ایمانی استوار به خدا؛ “دلایل انسانی و قابلیتِ محدود درک ما از چگونگی عملکرد او می‌‌باشد!”

گاهی اوقات خداوند از ما فرزندان خانوادهٔ الهی خود، خواستهٔ انجام عملی را دارد که، به فکر انسانیِ محدود ما، نا معقول و غیر منطقی به نظر می‌‌رسد.

از دیدگاه انسانی ما، چون خواستهٔ خداوند از ما برایمان قابل درک نیست، از خداوند نیز اطاعت نمی کنیم و امرش را انجام نمی دهیم.

ولی باید بدانیم که هر وقت ما به خواستهٔ خداوند از خود شّک نموده و از اطاعت از او سر باز زنیم، برکات عظیم او را از دست خواهیم داد.

باید به یاد داشته باشید که خداوند هرگز از شما نمی خواهد که دلیل خواستهٔ او را حتماً بدانید.

بلکه خداوند بسادگی از شما می‌‌خواهد که، امر او را فروتنانه به بهترین نحو اطاعت کنید!

۲ – مانع دوم برخورداری ما از ایمانی استوار به خدا این است که؛ “ما می‌‌خواهیم با دید انسانی خودمان در مسیر زندگی جلو برویم!”

ضرب المثلی هست که می‌‌گوید، “دیدن، باور کردن است.”

اما خداوند، همیشه به ما دلایل مشهود و قابل دیدن، از چگونگی حضور و عملکرد خود در شرایط گوناگون، با چشمان انسانیمان، را به ما نمی دهد.

ما باید کاملاً به وفاداری خداوند، حضور او همیشه در کنارمان و در حال عمل بودنش، “در” و “توسط” زندگی خود، ایمان کامل داشته باشیم.

حتی اگر هیچ نشانه‌ای از عملکرد خدا را ، با چشمان انسانی خود مشاهده نمی کنیم.

۳ – سومین مانع برخورداری ما از ایمانی استوار به خداوند این است که؛ “ما زود تسلیم احساسات انسانی خودمان می‌‌شویم!”

متاسفانه ما گاهی، فقط از احساسات انسانیمان تبعیت می‌‌کنیم.

گاهی اجازه می‌‌دهیم تا “احساساتمان” بر عقل، شعور و حتی دانسته‌هایمان از کلام خدا، سبقت گرفته و بر ما غلبه کنند.

احساساتی چون، نا امنی و نگرانی بر ما غلبه می‌‌کنند و مانع از ایمان و اتکا کامل ما به خدا و اطاعت از خواستهٔ او از ما می‌‌گردند.

ما نباید اجازه بدهیم تا احساسات و ادراکِ محدود انسانیمان، و همچنین، ترس و نا امنی، “نا امیدی” را بر ما مستولی ساخته، و از انجام ارادهٔ خدا مانع گردانند.

۴ – چهارمین مانع برخورداری ما از ایمانی استوار به خداوند؛ “مشاورین و توصیه‌های منفی دیگران به ما می باشد!”

این امری معمولی است که ما با عزیزانمان مشورت کنیم، ولی‌ آنها شاید نتوانند همیشه و در همهٔ موارد زندگی ما، تشخیص دهند که خداوند دارد، “در” و “توسط” زندگی ما در آن شرایطِ خاص چه می‌‌کند.

از این جهت، حکمتِ خداوند و راهنمأیی‌های او در کلامش، باید همیشه برای ما، بر مشاورت با دیگران و پیشنهدات آنها ارجحیت داشته باشد.

ما همیشه می‌‌توانیم به کلام خدا و هدایت روح القدس اعتماد نموده و از آنها پیروی کنیم.

۵ – مانع پنجم برخورداری ما از ایمانی استوار به خداوند، میتواند؛ “احساس گناهکار بودن درونی ما باشد!”

پشیمانی و احساس گناه و شرم باقی مانده در ما، می‌‌تواند مانع پیشرفت ایمان روز افزون ما به خداوند گردد.

وقتی ما به اشتباه، هنوز خود را بعد از ایمانمان به عیسی مسیح شخصی گناهکار قلمداد می‌‌کنیم، به همان موازات نیز، به اشتباه تصور می‌‌کنیم که ما لایق بخشش و محبت خداوند نیستیم.

در نتیجه، برای ما باور این که خدا ما را بیش از حد تصورمان دوست دارد و بسیار مایل است تا در و توسط زندگی جدید ما، زندگی مسیحی مقدسی را که برای آن ما را آفریده زندگی کنیم نیز مشکل خواهد بود.

ما باید همواره این مهم را به یاد داشته باشیم که، پدر آسمانی ما، تمامی گناهان گذشته، حال و آینده ما را در ایمانمان به عیسی مسیح به عنوان یگانه منجی خود آمرزیده است.

بعد از ایمان به عیسی مسیح، ما کاملاً پاک و بی‌ گناه در نزد خداوند محسوب گردیده، فرزند خواندهٔ خانوادهٔ الهی او شده و روح القدس در ما؛ تا آخرین لحظه‌ زندگیمان بر روی این کرهٔ خاکی، سکنا گزیده و برای حفاظت، هدایت و توان زیستن یک زندگی مسیحی یاریمان می‌‌کند.

۶ – ششمین مانع برخورداری ما از ایمانی راسخ به خداوند می‌‌تواند؛ “مطالعه نکردن کلام خدا و کمبود دانش ما از باشد!”

مطالعهٔ روزانهٔ کلام خدا، تفکر و تعمق داشتن در آن، فوق العاده برای رشد ایمان هر مسیحی به خداوند مهم می‌‌باشد.

مطالعهٔ کلام خدا به ما می‌‌آموزد که او چگونه در گذشته عمل می‌‌نموده و به ایمانداران به خود، در شرایط گوناگونِ دشوارشان کمک می‌‌کرده است.

کلام خدا، سوخت موتور ایمان ما به خداست.

مطالعهٔ کلام خدا و یاد آوری از کمکِ خداوند به ایمانداران به خود در گذشته، موجب افزایش ایمان ما به او می‌‌گردد.

مطالعهٔ کلام خدا، سیرتِ واقعی او را به ما می‌‌شناساند و بعد از شناخت حقیقی از این که خداوند براستی کیست، و برای ما چه کرده و حال و در آینده چه میکند و خواهد کرد، بر ایمان ما به او خواهد افزود.

۷ – هفتمین مانع برخورداری ما از ایمانی استوار به خداوند می‌‌تواند؛ “ادامه دادن به گناهان گذشتهٔ خود باشد!”

وقتی ما خودخواهانه به زندگی در عادات، رفتار و زندگی گناه آلود خود سماجت به خرج می‌‌دهیم، توانأییِ باور و درک این که خداوند کاملاً از هر گناه عاری است و مایله تا ما هم از گناه دور باشیم تا وی بتواند در و توسط زندگی ما عمل نماید کم می‌‌شود و یا اصلا باور نمی کنیم.

گناه، مانع داشتن رابطهٔ سالم و صمیمی ما با خدای کاملاً پاک و قدوس می‌‌گردد.

گناه، مانع داشتنِ رابطهٔ گرمِ پدر و فرزندی با خداوند می‌‌گردد.

ادامهٔ زندگی در گناه، نه تنها بر میزان ایمان ما به خداوند نخواهد افزود، بلکه به تدریج موجب تضعیف ایمان ما به او شده و سر انجام نیز ما را نابود خواهد کرد.

۸ – هشتمین مانع برخورداری ما از ایمان استوار و کامل به خداوند می‌‌تواند؛ “ترفند‌های شیطان باشد!”

دشمن اصلی ما و خداوند، هر کاری که از دستش بر آید انجام می‌‌دهد تا مانع شناخت ما از خداوند و نزدیک شدن به او و داشتن رابطه‌ای شخصی با او گردد.

ما باید بسیار هشیار بوده و دروغ‌های شیطان را باور نکنیم.

مطالعهٔ منظم کلام خدا و داشتن دانش کافی از آن، ما را با صدای خداوند آشنا می‌‌سازد.

آشنأیی و صمیمیت با صدا و خواست خداوند پدر آسمانیمان، به ما کمک خواهد نمود تا صدای شیطان را تشخیص داده و از آن دوری کنیم.

***************************************************************************

مراحل ایمان ما به خدا:

ما نمی توانیم به کم ایمانی خود اجازه دهیم تا ما را از خداوند جدا ساخته و بدور نگاه دارد.

ما باید دستور العمل خداوند را در کلامش در عبرانیان ۱۱: ۶اطاعت کنیم.

۶ اما خشنود ساختن خدا بدون ایمان و توکل به او محال است. هر که می‌خواهد بسوی خدا بیاید، باید ایمان داشته باشد که خدا هست و به آنانی که با دلی پاک در جستجوی او هستند، پاداش می‌دهد.

وقتی ما اینگونه رفتار کنیم، آنگاه می‌‌توانیم مراحل ایمان را با موفقیت طی کنیم.

در این قسمت از مطالعهٔ خود، به شناخت “مراحل ایمان ما به خدا” می‌‌پردازم.

۱ – مرحلهٔ اول ایمان ما به خدا؛ “ایمان پر التهاب یا کم می‌‌باشد!”

شخصی که نسبت به خدا، محبت او، وفاداری او و شخصیّت حقیقی او ایمان استواری ندارد، معمولاً با این طرز تفکر زندگی می‌‌کند که؛ “من می‌‌دانم که خدا می‌‌تواند هر چه را که قول داده انجام دهد – اما من مطمئن نیستم که او به قول‌های خود عمل خواهد نمود.”

شخص با چنین طرز فکری نسبت به خدا، با ایمان خود به او کلنجار می‌‌رود که آیا خدا واقعا هر چه را که قول داده انجام خواهد داد یا نه.

ما یک نمونه از این ایمان کم را در شاگردان عیسی مسیح مشاهده می‌‌کنیم.

در کلام خدا در انجیل متی ۸: ۲۳ – ۲۷چنین می‌‌خوانیم.

۲۳ آنگاه عیسی و شاگردانش وارد قایق شدند و به سمت دیگر دریاچه براه افتادند. ۲۴ ناگهان دریاچه طوفانی شد بطوری که ارتفاع امواج از قایق نیز می‌گذشت و آب به داخل آن می‌ریخت. اما عیسی در خواب بود. ۲۵ شاگردانش به او نزدیک شدند و بیدارش کرده، فریاد زدند: «استاد، به داد ما برسید؛ غرق می‌شویم!.» ۲۶ عیسی جواب داد: «ای کم ایمانان! چرا می‌ترسید؟» سپس برخاست و فرمان داد تا باد و طوفان آرام گیرند؛ آنگاه آرامش کامل پدید آمد. ۲۷ شاگردان که حیرت و ترس وجودشان را فرا گرفته بود، به یکدیگر می‌گفتند: «این چه نوع انسانی است که حتی باد و دریا نیز اطاعتش می‌کنند؟»

عیسی مسیح در آرامش به خواب رفته بود، در حالی که طوفانی سهمگین در جریان بود و هر لحظه انتظار این می‌‌رفت که قایقی که شاگردان مسیح در آن بودند در دریاچهٔ جلیل غرق شود.

شاگردان در وحشتِ بسیار از این که شاید همگی آنها در آن شب در دریاچه غرق شوند، عیسی مسیح را بیدار می‌‌کنند و به او می‌‌گویند، استاد به داد ما برسید! غرق می‌‌شویم! (آیهٔ ۲۵(

۲۵ شاگردانش به او نزدیک شدند و بیدارش کرده، فریاد زدند: «استاد، به داد ما برسید؛ غرق می‌شویم!.»

عیسی مسیح به آنها جواب می‌‌دهد – ای کم ایمانان! چرا می‌‌ترسید؟ (آیهٔ ۲۶(

۲۶ عیسی جواب داد: «ای کم ایمانان! چرا می‌ترسید؟» سپس برخاست و فرمان داد تا باد و طوفان آرام گیرند؛ آنگاه آرامش کامل پدید آمد.

چرا شاگردان عیسی مسیح دچار آنچنان ترسی شده بودند؟

چون که آنها به شرایطشان با دید انسانی خود نگاه می‌‌کردند و سعی در درک آن شرایط با محدودیتِ انسانی خود داشتند.

شاگردان عیسی مسیح فراموش کرده بودند که فرزند خدا با آنها در قایق بود!

این می‌‌تواند گاهی برای ما هم بوقوع بپیوندد.

اگر ما هم به جای تمرکز، اتکا، اعتماد و ایمان کامل به حضور و قدرتِ عملکرد خدا در زندگی و شرایطمان، به ظاهر امر بنگریم، ما هم می‌‌تاوانیم دچار وحشت شده و فکر کنیم که دیگر هیچ امیدی به نجاتمان نیست.

فکر می‌‌کنیم که این شرایط بغرنج، ما را از پای در خواهند آورد.

تنها راه دچار ترس نشدن در شرایط وحشتناکی که گاهی در مسیر زندگی برای ما بوجود می‌‌آید این است که؛ “تمامی توجه خود را بر خداوند و حضور او با خود متمرکز نگاه داریم!”

۲ – مرحلهٔ دوم ایمان ما به خدا؛ “ایمان خوب و در حال رشد می‌‌باشد!”

شخص با چنین ایمانی به کلام خدا ایمان و اعتماد دارد و اتکاِ او بر خداوند پایدار و غیر قابل تغییر است.

شخص با چنین ایمانی می‌‌گوید، “من نه تنها می‌‌دانم که پدر آسمانی من می‌‌تواند به من کمک کند، بلکه من اطمینان کامل دارم که او حتماً کمک خود را از من دریغ نخواهد داشت.”

نمونهٔ معروف از این مرحلهٔ ایمان به خدا را، در کلام خدا ۱سموئیل فصل ۱۷مطالعه می‌‌کنیم.

۴۵ داود گفت: «تو با شمشیر و نیزه و زوبین به جنگ من می‌آیی, اما من به نام خداوند قادر متعال یعنی خدای اسرائیل که تو به او توهین کرده‌ای با تو می‌جنگم. ۴۶ امروز خداوند تو را به دست من خواهد داد و من سرت را خواهم برید، و لاشة سپاهیانت را خوراک پرندگان و درندگان صحرا خواهم کرد. به این وسیله تمام مردم جهان خواهند دانست که در اسرائیل خدایی هست ۴۷ و همة کسانی که در اینجا هستند خواهند دید که خداوند برای پیروز شدن، نیازی به شمشیر و نیزه ندارد. در این جنگ، خداوند پیروز است و او شما را به دست ما تسلیم خواهد نمود!»

در این قسمت از کلام خدا می‌‌خوانیم که چگونه داوود تمامی اتکا و اعتماد خود را بر خداوند بنا نموده بود، زمانی که به جنگ جلیات، آن غول فلسطینی رفت.

نمونهٔ دیگر ایمان خوب و در حال رشد را ما در کلام خدا، در انجیل متی ۹: ۲۰ – ۲۲مطالعه می‌‌کنیم.

۲۰ در این وقت، زنی که دوازده سال از خونریزی رنج می‌برد، از پشت سر عیسی آمد و به گوشه ردای او دست زد؛ ۲۱ چون با خود فکر کرده بود که اگر چنین کند، بهبود خواهد یافت. ۲۲ عیسی برگشت و او را دید و فرمود: «دخترم، غصه نخور! ایمانت باعث شفایت شد!» آن زن همان لحظه بهبود یافت.

آن زن، با ایمان خوب خود به این که خداوند حتماً به او کمک خواهد کرد، از عیسی مسیح شفا دریافت نمود.

شخصِ با ایمان خوب و در حال رشد، به خدا ایمان دارد و اجازه نمی دهد تا شرایط او، حال شرایط هر چه که باشد، او را از وفاداری خدا و این که وی حتماً به او کمک خواهد نمود، جدا سازد!

نمونه‌های بسیاری از اینگونه ایمان را ما در کلام خدا مشاهده میکنیم، اما به خاطر کمبود وقت من به همین دو مثال بسنده می‌‌کنم.

۳ – مرحلهٔ سوم ایمان ما به خدا؛ “ایمان کامل و عالی به خداست!”

شخص با ایمان کامل به خداوند می‌‌گوید، “خداوند قول داده که حتماً عمل خواهد نمود – پس من اعتماد می‌‌کنم که هر آنچه وی قول داده انجام پذیرفته!”

شخص با ایمان کامل و عالی، در هر شرایطی، سپاسگزار و شاکر خداوند است؛ چرا که وی ایمان دارد که خداوند به قول خود عمل نموده!

دیگر فرقی نمی کند که وی عملکرد خداوند را با چشمان انسانی خود مشاهده کند یا نه.

قول خداوند برای او انجام پذیرفته!

یکی از بهترین نمونه‌های ایمان کامل را در کلام خدا، در کتاب پیدایش ۲۲: ۱ – ۵مطالعه می‌‌کنیم.

امتحان ابراهیم

۱ مدتی گذشت و خدا خواست ابراهیم را امتحان کند. پس او را ندا داد: «ای ابراهیم!» ابراهیم جواب داد: «بلی، خداوندا!» ۲ خدا فرمود: «یگانه پسرت یعنی اسحاق را که بسیار دوستش می‌داری برداشته، به سرزمین موریا برو و در آنجا وی را بر یکی از کوههایی که به تو نشان خواهم داد بعنوان هدیه سوختنی، قربانی کن!» ۳ ابراهیم صبح زود برخاست و مقداری هیزم جهت آتش قربانی تهیه نمود، الاغ خود را پالان کرد و پسرش اسحاق و دو نفر از نوکرانش را برداشته، بسوی مکانی که خدا به او فرموده بود، روانه شد. ۴ پس از سه روز راه، ابراهیم آن مکان را از دور دید. ۵ پس به نوکران خود گفت: «شما در اینجا پیش الاغ بمانید تا من و پسرم به آن مکان رفته، عبادت کنیم و نزد شما برگردیم.»

وقتی ابراهیم و همسرش سارا، بسیار سالخورده و قادر به تولید مثل نبودند، خداوند به طور معجزه آسأیی به آنها پسری داد به نام اسحاق.

اما مدتی بعد از آن، خداوند درخواست بسیار سنگین و دشواری از ابراهیم نمود.

خداوند از ابراهیم خواست تا آن پسر عزیزش را قربانی کند. (آیهٔ ۲(

ابراهیم در ایمان کامل به وفاداری خداوند و این که او حتماً همانگونه که به وی قول داده بود نسل هایی توسط همان اسحاق بوجود خواهد آورد، از امر خدا اطاعت نمود!

ابراهیم بدرستی نمی دانست که خداوند چگونه از اسحاقی که او می‌‌بایست بنا به خواستش قربانی می‌‌کرد نسل‌های بیشماری بوجود آورد.

اما ابراهیم به خداوند کاملاً اعتماد داشت و خداوند هم اسحاق را حفظ نمود.

***************************************************************************

نتیجه:

دوستان، ایمان شما به خداوند در چه مرحله‌ای است؟

شاید شما ایمان دارید که خداوند می‌‌تواند به شما کمک کند، ولی‌ آیا واقعاً ایمان دارید که او حتماً به شما کمک خواهد نمود؟

آیا شما نیاز دارید تا شواهدی از فعالیت‌های خداوند را در هر شرایط و موقعیت خودتان با چشمان خود مشاهده کنید تا بتوانید به او اتکا کرده و ایمان داشته باشید؟

یا ایمان دارید که قول‌های خداوند در زندگی شما از قبل انجام پذیرفته؟

دوست من، ایمان کامل هدف و خواست خداوند است برای تمامی فرزند خواندگان خانوادهٔ الهی خود، یعنی، ما ایمانداران به عیسی مسیح.

اما برخورداری از چنین ایمانی یکشبه حاصل نمی گردد.

باید کلام خدا را با دقت و کمک روح القدس مطالعه بفرمأیید.

باید مطمئن باشید که گناه در زندگی شما وجود ندارد.

باید قلبی کاملاً پاک از هر گونه کینه – خشم و عصبانیت نسبت به دیگران داشته باشید.

باید زندگی خود را کاملاً به خداوند تقدیم نموده باشید.

به یاد داشته باشید که، خداوند برای ایمان شما به خود بسیار ارزش قائل است و آن را گرامی می‌‌دارد.

بنا بر این، به جای تمرکزِ توجه و افکار خود بر روی مشکلات، نیاز‌ها و شرایط نامطلوبتان، بر روی خداوندِ محبت و وفاداری او متمرکز سازید.

ایمان داشته باشید که او از قبل قول‌های خود در زندگی شما را به عمل آورده.

با این امید که همگی ما از صمیم قلب هر روزه خداوند وفادار خود را بهتر و بهتر شناخته و در صمیمیت با او در رابطه‌ای پدر و فرزند گونه زندگی کنیم.

آمین.

فیض و آرامش عیسی مسیح همواره با شما.

کوروش باقری