یوحنا ۴: ۷ – ۳۰
۷ عیسی از رنج سفر خسته و از گرمای آفتاب تشنه ، کنار چاه نشست . ۸ ظهر بود و شاگردان او برای خرید خوراک به ده رفته بودند. در همین وقت ، یکی از زنان سامری سر چاه آمد تا آب بکشد. عیسی از او آب خواست .
۹ زن تعجب کرد که یک یهودی از او آب می خواهد، زیرا یهودیان با تنفری که از سامریها داشتند، با آنان حتی سخن نمی گفتند، چه رسد به اینکه چیزی از آنان بخواهند؛ و زن این مطلب را به عیسی گوشزد کرد. ۱۰ عیسی جواب داد: “اگر می دانستی که خدا چه هدیه عالی می خواهد به تو بدهد و اگر می دانستی که من کیستم ، آنگاه از من آب حیات می خواستی .” ۱۱ زن گفت : “تو که دلوْ و طناب نداری و چاه هم که عمیق است ؛ پس این آب حیات را از کجا می آوری ؟ ۱۲ مگر تو از جد ما یعقوب بزرگتری ؟ چگونه می توانی آب بهتر از این به ما بدهی ، آبی که یعقوب و پسران و گله او از آن می نوشیدند؟” ۱۳ عیسی جواب داد: “مردم با نوشیدن این آب ، باز هم تشنه می شوند. ۱۴ ولی کسی که از آبی که من می دهم بنوشد، ابدا تشنه نخواهد شد، بلکه آن آب در وجودش تبدیل به چشمه ای جوشان خواهد شد و او را به زندگی جاوید خواهد رساند.” ۱۵ زن گفت : “آقا، خواهش می کنم قدری از آن آب به من بدهید تا دیگر تشنه نشوم و مجبور نباشم هر روز این راه را بیایم و برگردم .” ۱۶ ولی عیسی فرمود: “برو شوهرت را بیاور.” ۱۷ زن جواب داد: “شوهر ندارم .” عیسی فرمود: “راست گفتی . ۱۸ تابحال پنج بار شوهر کرده ای ، و این مردی که اکنون با او زندگی می کنی ، شوهر تو نیست . عین حقیقت را گفتی !” ۱۹ زن که مات و مبهوت مانده بود، گفت : “آقا، آیا شما پیامبرید!” ۲۰ و بلافاصله موضوع گفتگو را عوض کرد و گفت : “چرا شما یهودیها اینقدر اصرار دارید که فقط اورشلیم را محل پرستش خدا بدانید، درصورتی که ما سامری ها مثل اجدادمان این کوه را محل عبادت می دانیم ؟” ۲۱ عیسی جواب داد: “ای زن حرفم را باور کن . زمانی می رسد که برای پرستش “پدر”، نه به این کوه رو خواهیم آورد و نه به اورشلیم . ۲۲ شما سامری ها درباره کسی که می پرستید چیزی نمی دانید اما ما یهودی ها او را می شناسیم ، زیرا نجات بوسیله یهود به این دنیا می رسد. ۲۳ اما زمانی می آید، و در واقع همین الان است ، که پرستندگان واقعی ، “پدر” را به روح و راستی پرستش خواهند کرد. “پدر” طالب چنین پرستندگانی هست . ۲۴ زیرا خدا روح است ، و هرکه بخواهد او را بپرستد، باید به روح و راستی بپرستد.” ۲۵ زن گفت : “ من می دانم که مسیح به زودی می آید. شما یهودی ها هم این را قبول دارید و وقتی او بیاید همه مسایل را برای ما روشن خواهد کرد.” ۲۶ عیسی فرمود: “من همان مسیح هستم !” ۲۷ در همین وقت ، شاگردان عیسی از راه رسیدند و وقتی دیدند او با یک زن گفتگو می کند، تعجب کردند، ولی هیچیک از ایشان جرأت نکرد بپرسد چرا با او صحبت می کند. ۲۸ آنگاه زن کوزه خود را همانجا کنار چاه گذاشت و به ده بازگشت و به مردم گفت : ۲۹ ”بیایید مردی را ببینید که هر چه تابحال کرده بودم ، به من بازگفت . فکر نمی کنید او همان مسیح باشد؟” ۳۰ پس مردم از ده بیرون ریختند تا عیسی را ببینند.
لطفا یک نگاه دقیق و بی غرض به زندگی خود بیفکنید.
آیا خود را کامل میبینید؟
یا اینکه نقص و کمبودهایی را در خود احساس میکنید؟
اگر کمبود، نقص و خلا در زندگی خود سراغ دارید چگونه در حال رفع و پر نمودن آن هستید؟
آیا آن نقص در به کمال نرسیدن شما در رابطههای شخصی تان با دیگران میباشد؟
رابطههای پر چالش با همسران، فامیل و همکارانتان ؟
برای بر طرف نمودن کمبود و نقصی که در زندگی خود کشف کرده اید به چه چارهای توسّل جسته اید؟
آیا برای حل مشکل خود و پر نمودن خلا درونی به کار و پیشهٔ خود بسیار دل بسته اید؟
آیا برای حل شدن مشکل خود به موفقیتها و پیروزیهای خود در محل کار و جامعه دل بسته اید؟
یا اینکه برای حل مشکل و پر نمودن خلا درونی خود به مواد مخدر، مشروب روی آورده و
با فعالیتهایی خود را مشغول گردانیده اید تا اگر شده حتی موقتاً آرامش نسبی به شما بدهد؟
در این قسمت از کلام خدا (یوحنا ۴)، عیسی مسیح زنی را ملاقات نمود که درد وجود چنین کمبود و
نقصی را در وجود خود داشت.
او در جستجوی عشق و محبت دیگران بود ولی همواره با او به گونهای دیگر رفتار شده بود.
همه او را طرد کرده بودند.
در زمانی که این زن میزیست و در چهار چوب قوانین فرهنگی و اجتماعی مردم آن زمان یک مرد
میتوانست به آسانی همسرش را طلاق بدهد.
برای طلاق دادن زن ، یک مرد – دلیل بسیار قانع کننده و موجهی لازم نداشت.
بلکه یک مرد آزاد بود تا همسرش را فقط به خاطر اینکه خواستههای کوچک او را آن گونه که او
میخواسته بر آورد طلاق بدهد و از خانهاش بیرون براند.
زن سامری را در انجیل یوحنا فصل ۴ ملاقات میکنیم، او۵ بار این خاطرهٔ تلخ ازدواج و طرد شدگی
را تجربه نموده بود.
او در صدد پر کردن این خلا روحی خود با در ارتباط بودن با مردی بود که همسر وی نبود.
شاید آن زن در صدد ماندن در آن رابطه با مردی که همسرش نبود مصمم بود، چرا که نمیخواست
دیگران از تنهایی و غم و خلائی که او در وجودش داشت آگاه شوند.
ولی این کتمان درد و کمبود وی بعد از آن که مسیح وی را بر سر چاه آب ملاقات نمود و گذشتهاش را
به یاد او آورد دیگر قابل پنهان و کتمان نبود.
او حال دیگر کسی را یافته بود که میتوانست تمام خلأها و نقص هایی را که وی سالها از آنها در حال
زجر بود برطرف نماید.
او کسی را شناخته بود که میتوانست او را به سوی کمال هدایت و کمک نماید.
من و شما هم قبل از آنکه به چیزهای دیگری برای پر کردن خلأ درونیمان توسّل جوییم میبایستی به
مسیح اجازه بدهیم تا یک چکاپ کامل از گذشته و حال ما به عمل آورد.
باید به مسیح اجازه بدهیم تا ریشه کمبود و نقص را که در خود احساس میکنیم به ما نشان دهد.
خلاصه کلام
ما برای خداوند خلق شده ایم.
بدست آوردن هیچ چیز دیگری در زندگی، رسیدن به هیچ شهرت، ثروت و مقامی در طول عمر
زمینی نمیتوانند جایگزین مناسب و صحیحی برای پر نمودن از روح خدا و چشیدن لذت روزانه با او زندگی کردن باشد.
این زندگی همیشه از ما توقّعی دارد .
ما هیچ وقت خود را کامل و از همه چیز بی نیاز احساس نخواهیم کرد.
اما وقتی به مسیح اجازهٔ ورود به زندگیمان میدهیم و خواستها امیال و آرزوهایمان را به او تقدیم
مینمائیم، او وجود ما را با محبت بی مانند از هر گونه کمبود، نقص و خلأ برطرف میسازد.
تنها راه به کمال رسیدن و احساس رضایت کامل داشتن در طول حیات، اجازه دادن به زیستن روح او
در ماست و اطاعت روزانه از اوست.
در دریافت محبت و رضایت اوست که ما کامل خواهیم بود.آمین!
————————————————————————————————
آیا به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده شخصی خود اعتماد کرده اید؟
آیا مشتاق داشتن یک رابطه شخصی با کسیکه شما را خلق فرموده و همواره دوست میدارد می باشید؟
برای شروع رابطه ای شخصی با خالق پر محبت خود می توانید اینگونه شروع کنید:
پدر آسمانی، من اعتراف می کنم که گناهکارم و احتیاج به بخشش تو دارم .
من ایمان می آورم که عیسی مسیح تاوان گناهان مرا با مرگ داوطلبانه خود بر روی صلیب تماما پرداخت. من احتیاج به فیض تو دارم .
قلب و زندگی ام را به تو تقدیم می کنم، به من نشان بده چگونه برای تو زندگی کنم.
به خانواده خداوند خوش آمدید!
لطفا سوالات، نظرات و پیشنهادات محترمتان را به وسیلهٔ:
info@radioaramesh.org
radioaramesh@shaw.ca
با ما در میان بگذارید.
پایان