سلام عزیزانِ شنونده.
با این امید که در سلامتِ جسم و آرامشِ الهی عیسی مسیح بسر می‌‌برید، مطالعهٔ دیگری در کلامِ خدا را آغاز می‌‌کنیم.

در این قسمت از کلامِ خدا می‌‌خوانیم؛۳ در اثر خشم تو جای سالمی در بدنم نمانده؛ بسبب گناهم استخوانهایم درهم کوبیده شده‌اند . ۸ تاب تحمل خود را از دست داده‌ام و بکلی از پای افتاده‌ام؛ غم، دلم را گرفته و از شدت درد می‌نالم.آمین!
عزیزان قبل از شروع مطالعه، از شما دعوت می‌‌کنم تا با هم دعا کنیم.
خداوند از تو سپاسگزارم -زیرا که مشتاقی با من صحبت کنیو مرا تعلیم دهی.
خداونداز تو در خواست می‌‌کنم -تا در درکِ صحیح از آنچه که تو امروز می‌‌خواهی به من تعلیم دهی، کمکم کنی.
خداوند به من کمک کن تا درک کنم،این آیاتدر کلامِ تو، درمزمور ۳۸: آیاتِ ۳و ۸چه ربطی با زندگی امروزِ من دارند.
در نامِ عیسی مسیح دعا می‌‌کنم، آمین!
عزیزان، داوود پیامبرِ خدا و پادشاهِ نازنینِ کشورِ اسرائیل، نویسندهٔ مزمورِ سی و هشتم هست.
با مطالعهٔ این مزمور متوجه میشیم که داوود، پیامبر و پادشاهِ نازنینِ کشورِ اسرائیل در فلاکتی بزرگ گرفتار شده بود.
بله عزیزان، مطالعهٔ زندگی داوود در کلامِ خدا به ما یاد میده که، حتی یک پادشاه و پیامبر هم، می‌‌تونسته در فلاکت گرفتار بشه.
داوود اشتباهِ بزرگی انجام داده بود و سعی داشت تا آن اشتباهِ وحشتناکِ خودش را یکجوری از دیگران قایم کنه.
بله، حتی یک پیامر هم می‌‌تونسته مرتکبِ اشتباهِ وحشتناکی بشه و بعد سعی کنه اون اشتباهش را از دیگران قایم کنه.
کلامِ خدا در رومیان ۳: ۲۳به مایاد میده که هیچ انسانی، معصوم و بی‌ گناه نیست!
این آیه می‌‌فرماید؛۲۳ زیرا همه گناه کرده‌اند و هیچکس به آن کمال مطلوب و پُر جلالی که خدا انتظار دارد، نرسیده است.
در تلاش برای قایم نگاه داشتنِ اشتباهِ وحشتناکش، وجدانِ داوود داشت او را به شدت عذاب میداد.
عزیزان، مزمورِ سی و هشت، در واقع دعای یک مردِ گناهکارهو اون مردِ گناهکار، کسی نبود جز داوودِ پیامبر و پادشاه.
قبل از ادامهٔ صحبت، از شما دعوت می‌‌کنم تا به اتفاق مزمورِ سی و هشت را با هم مرور کنیم.
عنوانِ این قسمت از کلامِ خدا هست؛دعای انسان رنجور
۱ ای خداوند، هنگامی که غضبناک و خشمگین هستی مرا تنبیه نکن. ۲ تیرهای تو در بدنم فرو رفته و از ضرب دست تو به خاک افتاده‌ام. ۳ در اثر خشم تو جای سالمی در بدنم نمانده؛ بسبب گناهم استخوانهایم درهم کوبیده شده‌اند. ۴ زیرا گناهانم از سرم گذشته‌اند و همچون باری گران بر من سنگینی می‌کنند. ۵ بسبب حماقتم، زخمهایم متعفن و چرکین شده‌اند. ۶ به خود می‌پیچم و بکلی خمیده شده‌ام. تمام روز می‌نالم و به اینسـو و آنسـو می‌روم. ۷ از شدت تب می‌سوزم و جای سالمی در بدنم نمانده است. ۸ تاب تحمل خود را از دست داده‌ام و بکلی از پای افتاده‌ام؛ غم، دلم را گرفته و از شدت درد می‌نالم. ۹ خداوندا، تمام آرزوهایم را می‌دانی؛ آه و ناله من از تو پوشیده نیست. ۱۰ قلب من بشدت می‌تپد، قوتم از بین رفته و چشمانم کم نور شده است. ۱۱ دوستان و رفقایم بسبب این بلایی که بر من عارض شده، از من فاصله می‌گیرند و همسایگانم از من دوری می‌کنند. ۱۲ آنانی که قصد جانم را دارند، برایم دام می‌گذارند و کسانی که در صدد آزارم هستند، به مرگ تهدیدم می‌کنند و تمام روز علیه من نقشه می‌کشند. ۱۳ من همچون شخص کری هستم که نمی‌تواند بشنود، مانند شخص لالی هستم که نمی‌تواند سخن بگوید. ۱۴ مثل کسی هستم که بسبب کری قادر نیست پاسخ دهد. ۱۵ ای خداوند، امیدوارم و یقین دارم که تو به من پاسخ خواهی داد. ۱۶ نگذار دشمنانم به ناکامی من بخندند و وقتی می‌افتم خود را برتر از من بدانند. ۱۷ نزدیک است از پای درآیم؛ این بیماری، دایم مرا عذاب می‌دهد. ۱۸ من به گناهانم اعتراف می‌کنم و از کردار خود غمگین و پشیمانم. ۱۹ دشمنانم سالم و نیرومند هستند؛ کسانی که از من نفرت دارند بسیارند. ۲۰ آنها خوبی مرا با بدی پاسخ می‌دهند؛ با من مخالفت می‌ورزند زیرا من کوشش می‌کنم کار نیک انجام دهم. ۲۱ خداوندا، مرا تنها نگذار؛ ای خدای من، از من دور مباش. ۲۲ ای خداوند، تو نجات دهنده من هستی، به کمکم بشتاب!آمین!
عزیزان،در این قسمت از کلامِ خدا که نوشته‌های داوود هستند؛ به خوبی می‌‌تونیم یک قلبِ توبه کار را احساس کنیم.
داوود داره بدین وسیله، گناهانِ خودش را به خداوند اعتراف می‌‌کنه.
در آیهٔ ۱۸خواندیم که؛۱۸ من به گناهانم اعتراف می‌کنم و از کردار خود غمگین و پشیمانم.
دوستِ خوبِ من، بیشترِ ما ممکنه از مشکلِ به خاطر سپردنِ خاطراتِ زندگیمون شکایت داشته باشیم.
اما حقیقت اینه که؛ بیشترِ ما ‌ای کاش یک “فراموشی” خوب داشتیم نه یک حافظٔه قوی.
حتما با من موافق خواهید بود اگه عرض کنم که؛ خاطراتِ بسیاری در ذهنِ ما وجود دارند که؛ یاد آوریآنهااغلب ما را بشدت آزار میدند.
خاطراتِ آزار دهنده‌ای که؛در گوشه‌های تاریکِ ذهنِ ما خودشون را قایم کرده ا‌ند.
بسیاری از تلاش‌های روزانهٔ ما، ممکنه صرفِ این بشه که خودمون را از دردِ اون خاطراتِ آزار دهنده خلاص کنیم.
خیلی سعی می‌‌کنیم تا از دستِ افکارِ ناپسند، اعمالِ خود خواهانه، اعمالِ غیرِ اخلاقی و شرارت‌های بسیارِ دیگهرها بشیم.
ما به دنبالِ هر چیزی هستیم تا شاید بتونه بمون کمک کنه، تا به این چیزهایی که آزارمون می‌‌دند فکر نکنیم یا لااقل کمتر فکر کنیم.
شاید به همین دلیله که امروزه، اکثرِ مردمِ جامعه‌های ما، دارند خودشون را هر جوری شده سرگرم و مشغول نگه می‌‌دارند.
امروزه به هر طرف نگاه می‌‌کنیم، اشخاصی را می‌‌بینیم که به دستگاه‌های الکترونیکی خودشون متصل هستند.
این عزیزان، یا همیشه در حالِ گوش دادن به چیزی هستند، یا دارند چیزی را تماشا می‌‌کنند و یا که دارند توسطِ دستگاهِ الکترونیکی خودشونبآزی می‌‌کنند.
به حکایتِ داوود و درسی که از زندگی او یاد می‌‌گیریم بر گردیم.
ما با گناهانِ وحشتناکِ داوود دردوم سموئیل فصلِ یازده آشنا میشیم.
به خاطرِ کمبود وقت، من از خواندنِ این قسمت خودداری می‌‌کنم ولی‌ شما را تشویق می‌‌کنم تادر فرصتی مناسب،این قسمت از کلامِ خدا رادر فصلِ یازده دوم سموئیلمطالعه بفرمأیید.
دوستِ خوبِ من حقیقت اینه که؛ ما هیچوقت نمی خواهیم تا گناه و تقصیراتمون،مدام در حالِ خیره شدن به ما باشند.
بنابراین، تمامِ سعی خودمون را انجام میدیم تا اونها را کنار بگذاریم.
اما زود متوجه میشیم که، اینطوری نمی تونیم از دستِ عذابِ وجدانِتقصیرات و گناهانمون آزاد بشیم.
می‌ دونید چرا؟
می‌‌دونید چرا ما با سعی انسانی خودمون، در کنار گذاردنِ گناهان و تقصیراتمون هرگز موفق نمیشیم تا از عذابِ وجدانی که برامون بوجود می‌‌یارندخلاص بشیم؟
پاسخِ صحیح به این سوال اینه که؛چون بعد از آن، حافظه در ضمیرِ ناخود آگاهِ ما ساکن میشه.
مانندِ این که ما یک جانورِ خطرناکی را، از اتاقِ پذیرأیی خونمون بیرون کنیم، اما همون جانورخطرناک، از پنجره پائین واردِ زیر زمینِ خونمون بشه.
دوستِ خوبِ من، می‌‌دونید اگه نسبت به اون گناهی که سعی داشته ایم ازش خلاص بشیم بی‌ اعتنأیی کنیم، چه بلاهأیی می‌‌تونه سرمون بیاره؟
می‌ دونید اون گناهی که سعی کرده ایم قایمش کنیم و نسبت بهش بی‌ اعتنأیی کرده ایم، چطور سرانجام خودش را نشون میده؟
او خودش را به صورتِ میگرنِ دردناکی که، قدرتِ تمرکزِ فکر را از ما میگیره نشون میده.
یا که او خودش را به صورتِ بد اخلاقی و کم حوصلگی در زندگی ما به نمایش می‌‌گذاره.
گناهِ پنهان شده در ضمیرِ ناخود آگاهمون، دیگه نمی گذاره ما با مردم رابطه‌های شیرین، صمیمی و پایدار داشته باشیم.
گناهِ پنهان شده در ضمیرِ ناخود آگاهمون، دیگه نمی گذاره ما با خداوند رابطه‌ای صادقانه و گرم داشته باشیم.
عزیزان، گناهِ پنهان شده در ضمیرِ ناخود آگاهمون، موجبِ بوجود آمدنِ انواعِ مشکلاتِ روحی و جسمی برای ما میشند.
گناهِ پنهان شده در ضمیرِ ناخود آگاهمون، روحِ ما را مانندِ پنجره‌ای کثیف و کدر می‌‌کنه.
ما دیگه نمی تونیم دنیای اطرافمون را اونطور که باید در روشنی ببینیم.
گناهِ پنهان شده در ضمیرِ ناخود آگاهمون، کلِ دیدگاهِ ما را نسبت به زندگی منحرف می‌‌کنه.
تا زمانی که ما از گناهانِ پنهان شده در ضمیرِ ناخود آگاهمون کاملا پاک نشیم؛ هر چیزی که می‌‌بینیم، در اثرِ کثیفی و تیرگی احساسِ گناه شکل می‌‌گیره.
دوستِ خوبِ من، آیا شنیدنِ این تعلیم از کلامِ خدا؛ گناهانِ پنهان شده‌ای در ضمیرِ ناخود آگاهتون را به یادتون آورده؟
آیا شما کسی هستید که همیشه سعی در کنار گذاردنِ تقصیرات و گناهانِ گذشتهٔ خودتون دارید و نسبت به اونها بی‌ اعتنا شدهاید؟
اگه اینطوره، ولی‌ حالا تصمیم دارید تا با هر گونه تقصیر و گناهِ گذشته خودتون روبرو بشید و آنها را برای همیشه از وجودتون پاک کنید، عیسی مسیح بسیار مشتاقه تا به شما کمک کنه.
اما قبل از آن که بتونید از شفای عیسی مسیح برخوردار بشید؛ اول باید با او آشتی کنید و به او به عنوانِ خداوند و منجی خودتون ایمان بیارید.
عزیزان، عیسی مسیح در انجیل متی ۱۱: ۲۸ – ۳۰به ما انسانهای گناهکار و دردمند -می‌‌فرماید؛ ۲۸ ای تمام کسانی که زیر یوغ سنگین زحمت می‌کشید، نزد من آیید و من به شما آرامش خواهم داد. ۲۹و۳۰ یوغ مرا به دوش بکشید و بگذارید من شما را تعلیم دهم، چون من مهربان و فروتن هستم، و به جانهای شما راحتی خواهم بخشید. زیرا باری که من بر دوش شما می‌گذارم، سبک است.آمین!
دوستِ خوبِ من لطفا دقت بفرما.
خداوندعیسی مسیح شما را آفریده و بیشتر از جانِ خودش دوست داره!
او برای زندگی شما نقشه‌ای عالی درنظرداره.
عیسی مسیح مشتاقه تا شما او را به بهترین نحوِ ممکن بشناسیدو به او ایمان بیارید، تا او بتونه هدف از خلقتتون را به شما نشون بده.
تا او بتونه برای انجامِ نقشه‌های عالی و الهیش، در و توسطِ شما در این جهان عمل کنه.
دوستِ من، فیض، رحمت و لطفِ بی‌ مانندِ عیسی مسیح را در همین لحظه از او دریافت کن.
عزیزان، از شما دعوت می‌‌کنم تا در پایانِ این مطالعه با خداوند گفتگو کنیم.
خداوند از تو سپاسگزارم به خاطرِ درسِ زندگی دیگری که از کلامِ حیات بخشت به من یاد دادی.
خداوند به من کمک کن، تا بینشهأی موجود در مزمور فصلِ سی و هشت و آیاتِ سه و هشت را در زندگیم بکار برم!
خداوند از تو سپاسگزارم زیرا که اگر چه همهٔ انسانها در چشمِ تو گناهکارند، ولی‌ تو یگانه خدای پاک، کاملا بی‌ گناه، قادر، مهربان، وفادار و بسیار بخشنده‌ای هستی‌.
خداوند از تو سپاسگزارم، زیرا که مرا در حکمتِ الهی خودت به گونه‌ای منحصربفرد آفریده‌ای و بیشتراز جانِ خودت دوست داری.
خداوند از تو سپاسگزارم، زیرا که برای زندگی من بسیار ارزش قائل هستی‌ و مایلی تا در و توسطِ من، نقشه‌های الهیت را در جهان انجام دهی.
خداوند، من اعتراف می‌‌کنم که گناهکارم و محتاجِ فیض و رحمتِ الهی تو هستم.
خداوند، من اعتراف می‌‌کنم که خاطراتِ گناهانی را در خودم پنهان نگه داشته ام.
گناهانی که مدتی بسیار طولانی در من مانده و یاد آوری آنها مرا عذاب می‌‌دهند.
خداوندعیسی مسیح، من ایمان می‌‌آورم که تو به جای من، بر روی صلیبِ جانِ خودت را فدیه نمودی تا تاوانِ گناهانِ من را یکبار برای همیشه پرداختنمأیی.
عیسی مسیح، من ایمان می‌‌آورم که تو، با فدیهٔ جانِ خودت بر روی صلیب، شفا و آزادی را برای هر گونه گناهِ من مهیا فرمودی. حتی گناهِ پنهان نگه داشتنِ خاطراتِ گناهانِ گذشته‌ام را.
خداوند عیسی مسیح، من تمامِ وجودم را به تو تسلیم می‌‌کنم.
به قلبِ من بیا و مرا از آرامشِ الهی خودت مملو ساز.
من مشتاقم تا یوغِ تو را بر دوش گیرم و از تو تعلیم گیرم.
خداوند عیسی مسیح، تمامِ ذهن و وجود مرا، از هر گونه خاطرهٔ تلخ و گناه آلودی که، در گوشه‌های تاریکِ مغزم خودشون را پنهان کرده ا‌ندپاک کن.
خداوند عیسی مسیح، من ایمان دارم که تو -مرا از عذابِ وجدان و آزارِ هر گونه خاطره‌ای تلخ و وحشتناکی که از گذشته در من مانده آزاد می‌‌کنی.
من شفای الهی تو را در همین لحظه دریافت می‌‌کنم.
در نامِ عیسی مسیح دعا می‌‌کنم، آمین!
نویسنده کوروش باقری