آیهٔ کلیدی: مزمور ۳۲: ۳
۳ گناهم وقتی آن را اعتراف نمیکنم، وجود مرا مثل خوره میخورد و تمام شب غصه و گریه امانم نمیدهد! آمین!
دوستِ خوبِ من، آیا تا حالا شده که شما ناعادلانه، شخص یا اشخاصِ دیگری را مقصرِ اشتباهات و گناهانِ خودتون قلمداد کرده باشید!
اگه آره، نتیجهٔ اون عملکردتون چی بود؟
اگه شخص یا اشخاصِ دیگه ای، ناعادلانه شما را مقصرِ اشتباهات و گناهانِ خودشون بدونند، فکر میکنید “چه احساسی” بهتون دست میده؟
اگه شخص یا اشخاصی دیگه ای، ناعادلانه شما را مقصرِ اشتباهات و گناهانِ خودشون بدونند، فکر میکنید “چه واکنشی” از خودتون نشون بدید؟
عزیزان، یکی از خصلتهای طبیعتِ انسانی بسیاری از ما اینه که، دیگران را مقصر و مسئولِ اشتباهات و حتی گاهی گناهانِ خودمون قلمداد کنیم.
برای اینکه یاد بگیریم این خصلتِ ناشایستهٔ طبیعتِ انسانی ما، یعنی خصلتی که اغلب سعی میکنه اشتباه وگناهِ خودش را به گردنِ دیگران بندازه و اونها را مقصرو مسئول بدونه، منشأش از کجاست، کتابِ مقدس به ما کمک میکنه.
از شما دعوت میکنم تا به اتفاق، کلامِ خدا را در پیدایش ۲: ۴ – ۲۵ و همچنین، در پیدایش ۳: ۱ – ۱۲ مرور کنیم، تا یاد بگیریم چطور این خصلتِ نا شایسته بوجود اومد و امروزه بسیاری از ما اون خصلتِ نا شایسته را تکرار میکنیم.
پیدایش ۲: ۴ – ۲۵ آدم و حوا
۴ به این ترتیب آسمانها و زمین آفریده شد. هنگامی که خداوند آسمانها و زمین را ساخت، ۵ هیچ بوته و گیاهی بر زمین نروییده بود، زیرا خداوند هنوز باران نبارانیده بود، و همچنین آدمی نبود که روی زمین کشت و زرع نماید؛ ۶ اما آب از زمین بیرون میآمد و تمام خشکیها را سیراب میکرد. ۷ آنگاه خداوند از خاک زمین، آدم را سرشت. سپس در بینی آدم روح حیات دمیده، به او جان بخشید و آدم، موجود زندهای شد. ۸ پس از آن، خداوند در سرزمین عدن، واقع در شرق، باغی به وجود آورد و آدمی را که آفریده بود در آن باغ گذاشت. ۹ خداوند انواع درختان زیبا در آن باغ رویانید تا میوههای خوش طعم دهند. او در وسط باغ، «درخت حیات» و همچنین «درخت شناخت نیک و بد» را قرار داد. ۱۰ از سرزمین عدن رودخانهای بسوی باغ جاری شد تا آن را آبیاری کند. سپس این رودخانه به چهار رود کوچکتر تقسیم گردید. ۱۱و۱۲ رود اول «فیشون» است که از سرزمین حَویله میگذرد. در آنجا طلای خالص، مروارید و سنگ جزع یافت میشود. ۱۳ رود دوم «جیحون» است که از سرزمین کوش عبور میکند. ۱۴ سومین رود، «دجله» است که بسوی شرق آشور جاری است و رود چهارم «فرات» است. ۱۵ خداوند، آدم را در باغ عدن گذاشت تا در آن کار کند و از آن نگهداری نماید، ۱۶و۱۷ و به او گفت: «از همه میوههای درختان باغ بخور، بجز میوه درخت شناخت نیک و بد، زیرا اگر از میوه آن بخوری، مطمئن باش خواهی مرد.» ۱۸ خداوند فرمود: «شایسته نیست آدم تنها بماند. باید برای او یار مناسبی به وجود آورم.» ۱۹ آنگاه خداوند همه حیوانات و پرندگانی را که از خاک سرشته بود، نزد آدم آورد تا ببیند آدم چه نامهایی بر آنها خواهد گذاشت. بدین ترتیب تمام حیوانات و پرندگان نامگذاری شدند. ۲۰ پس آدم تمام حیوانات و پرندگان را نامگذاری کرد، اما برای او یار مناسبی یافت نشد. ۲۱ آنگاه خداوند آدم را به خواب عمیقی فرو برد و یکی از دندههایش را برداشت و جای آن را با گوشت پُر کرد، ۲۲ و از آن دنده، زنی سرشت و او را پیش آدم آورد. ۲۳ آدم گفت: «این است استخوانی از استخوانهایم و گوشتی از گوشتم. نام او “نسا” باشد، چون از انسان گرفته شد.» ۲۴ به این سبب است که مرد از پدر و مادر خود جدا میشود و به همسر خود میپیوندد، و از آن پس، آن دو یکی میشوند. ۲۵ آدم و همسرش، هر چند برهنه بودند، ولی احساس خجالت نمیکردند. آمین!
پیدایش ۳: ۱ – ۱۲ سقوط انسان
۱ مـار از همه حیواناتـی که خداوند به وجود آورد، زیرکتر بود. روزی مار نزد زن آمده، به او گفت: «آیا حقیقت دارد که خدا شما را از خوردن میوه تمام درختان باغ منع کرده است؟» ۲و۳ زن در جواب گفت: «ما اجازه داریم از میوه همه درختان بخوریم، بجز میوه درختی که در وسط باغ است. خدا امر فرموده است که از میوه آن درخت نخوریم و حتی آن را لمس نکنیم وگرنه میمیریم.» ۴ مار گفت: «مطمئن باش نخواهید مُرد! ۵ بلکه خدا خوب میداند زمانی که از میوه آن درخت بخورید، چشمان شما باز میشود و مانند خدا میشوید و میتوانید خوب را از بد تشخیص دهید.» ۶ آن درخت در نظر زن، زیبا آمد و با خود اندیشید: «میوه این درختِ دلپذیر، میتواند، خوش طعم باشد و به من دانایی ببخشد.» پس از میوه درخت چید و خورد و بـه شوهـرش هـم داد و او نیـز خـورد. ۷ آنگاه چشمانِ هر دو باز شد و از برهنگی خود آگاه شدند؛ پس با برگهای درختِ انجیر پوششی برای خود درست کردند. ۸ عصر همان روز، آدم و زنش، صدای خداوند را که در باغ راه میرفت شنیدند و خود را لابلای درختان پنهان کردند. ۹ خداوند آدم را ندا داد: «ای آدم، چرا خود را پنهان میکنی؟» ۱۰ آدم جواب داد: «صدای تو را در باغ شنیدم و ترسیدم، زیرا برهنه بودم؛ پس خود را پنهان کردم.» ۱۱ خداوند فرمود: «چه کسی به تو گفت که برهنهای؟ آیا از میوه آن درختی خوردی که به تو گفته بودم از آن نخوری؟» ۱۲ آدم جواب داد: «این زن که یار من ساختی، از آن میوه به من داد و من هم خوردم.» آمین!
دوستِ خوبِ من، اولین نمونهٔ مقصر قلمداد کردنِ دیگران- برای اشتباه و گناهِ مرتکب شده توسط کسی را، ما در کتابِ مقدس در پیدایش ۳: ۱۲ مشاهده میکنیم.
در این آیه میخوانیم: ۱۲ آدم جواب داد: «این زن که یار من ساختی، از آن میوه به من داد و من هم خوردم.» آمین!
در اینجا به روشنی میبینیم که “آدم”، سعی داشت اشتباه و گناهِ خودش را، به گردنِ همسرِ خود ” حوا” بیندازه.
دوستِ خوبِ حق جویِ من، شخص یا اشخاصِ دیگری را ناعادلانه مقصر و مسئولِ اشتباهات و گناهانِ خود قلمداد نمودن، شاید برای مدتِ کوتاهی به ما احساسِ رضایت و آرامشی موقتی بده، اما -حتما به رابطهٔ ما با خدا صدمه میزنه.
انجامِ این کار، یعنی دیگران را ناعادلانه مقصر و مسئولِ اشتباهات و گناهان خود دانستن، موجبِ عمیقتر شدن و گسترش یافتنِ زخم و صدمهای میشه که، ما خودمون بر خودمون وارد آورده ایم.
دوستِ حق جوی من، لطفا دقت بفرمأیید.
وقتی ما به عنوانِ یک انسان، به گناهکار بودن و داشتنِ ذاتِ گناهکارِ موجود در خودمون پی میبریم؛ باید فروتنانه بپذیریم که به بخششِ خداوند، خالقِ قدوس و کاملا بی گناهِ خودمان نیازمندیم.
ما به خاطرِ گناهانی که در طولِ عمرمان انجام داده ایم، و همینطور به خاطرِ داشتنِ ذاتِ گناه آلودی که از “آدم”، پدر اولیهٔ نسلِ بشر به ارث برده ایم، نمی تونیم به خداوندِ قدوسِ کاملا بی گناه نزدیک بشیم و با او رابطهای شخصی داشته باشیم.
اعمالِ گناه آلودِ ما، و همچنین، ذاتِ گناه آلودِ به ارث بردهٔ در درونِ ما، بین خدای قدوس و ما انسانهای گناهکار جدأیی ایجاد نموده.
ما به هیچ وجه نمی تونستیم با این شرایطِ اسف بارمون، به خالق خودمون، به خدای کاملا بی گناه و قدوس نزدیک بشیم و با او ارتباطِ شخصی و صمیمی داشته باشیم.
اما خداوند به خاطرِ محبت و فیضِ بی مانندش برای ما انسانهای گناهکار، چارهای اندیشید تا این جدأیی بینِ ما و خودش را بر طرف کنه.
چارهٔ خداوند؛ برای شناختِ صحیحِ ما ازشخصیتِ واقعی او – برای اینکه بتونه به بهترین وجه ممکن با ما صحبت کنه و محبتش را به ما نشون بده – برای اینکه بتونه نتیجهٔ گناهانِ ما را که مانعِ رابطه داشتنِ ما با او بود بر طرف کنه این بود که وی، در بهترین زمانِ ممکن، بدنِ انسانی پوشید و به این کرهٔ خاکی به میان ما انسانهای گناهکار آمد.
دوستِ خوبِ من، عیسی مسیح همان خداوند بود که در بدنِ انسانی به میان انسانهای گناهکار آمد.
خداوند عیسی مسیح، برای پرداختِ تاوانِ گناهانِ ما انسانهای گناهکار، داوطلبانه بر روی صلیب جانِ خود را هدیه نمود.
خداوند عیسی مسیح به جای ما بر روی صلیب مرد تا ما زنده بمانیم.
عزیزان، عیسی مسیح پس از آن که بر روی صلیب مرد و در قبری نهاده شد، چون ذاتِ خدأیی در وی بود، از مردگان قیام فرمود.
حال عیسی مسیح زنده است و با روحِ مقدسِ خود روح القدس، تمامی این هستی و زندگیهای ما را در کنترلِ خود دارد.
حال اگه ما از صمیمِ قلب به عیسی مسیح به عنوانِ خداوند و منجی خودمون ایمان بیاریم، او گناهانِ ما را میبخشه – او ما را به عنوانِ فرزند خوانده به عضویتِ خانوادهٔ الهی خود بر میگزینه – او به ما حیاتِ ابدی در نزدِ خود در بهشت عطا میکنه – او با روحِ مقدسِ خودش به نامِ روح القدس در ما ساکن میشه.
بعد از ایمان به عیسی مسیح، خداوند پدرِ آسمانی ما میشه و ما با او در رابطهای شخصی و مستقیم قرار میگیریم.
خداوند پدرِ آسمانی ما، با روحِ مقدسش در ماست تا به ما کمک کنه، در ارادهٔ خاصِ او زندگی کنیم.
تا خواستههای الهی او را برای زندگیمون بشناسیم و از آنها اطاعت کنم.
تا ما را قادر کنه زندگی پاک و بی گناهی داشته باشیم.
تا در میان مردمان نور و نمکِ او باشیم.
دوستِ خوبِ من، با در نظر داشتنِ تمامی این حقایق شگرف از محبتِ خداوند در حقِ ما، به سوالاتی که در اولِ این مطالعه از شما پرسیدم کمی فکر کنید.
آیا تا حالا شده که شما نا عادلانه، شخص یا اشخاصِ دیگری را مقصرِ اشتباهات و گناهانِ خودتون قلمداد کرده باشید!
اگه آره، نتیجهٔ اون عملکردتون چی بود؟
اگه شخص یا اشخاصِ دیگه ای، ناعادلانه شما را مقصرِ اشتباهات و گناهانِ خودشون بدونند، فکر میکنید “چه احساسی” بهتون دست میده؟
اگه شخص یا اشخاصی دیگه ای، ناعادلانه شما را مقصرِ اشتباهات و گناهانِ خودشون بدونند، فکر میکنید “چه واکنشی” از خودتون نشون بدید؟
خداوند پدرِ آسمانی ما ایماندارانِ به عیسی مسیح به ما بانگ میزنه؛ “از مقصر دانستنِ دیگران به خاطرِ گناهانِ خودت دست بردار، چون که اینکار داره تو را نابود میکنه!”
متاسفانه در بیشترِ مواقع، در واکنش نسبت به بانگِ خداوند به ما، ما سعی میکنیم تا پشتِ عذر و بهانهای خودمون را قأیم کنیم.
عذر و بهانهٔ ما اینه که؛ “خداوند، این شخص یا این اشخاص مرا رنجونده و آزار داده اند، حالا من حق دارم که خودم را هم آزار بدم.”
دوستِ خوبِ من میبینید مشکل چی هست؟
خداوند داره بانگ میزنه، تا شما را از ادامهٔ ارتکابِ گناه دور کنه – تا بتونید اون زندگی شیرین و پر برکتی را که براتون منظور داره و برای همین شما را آفریده تجربه کنید.
آره دوستِ حق جویِ من، خداوند داره به شما بانگ میزنه، نه برای اینکه شما را شرمنده کنه یا که بهتون احساسِ بی ارزشی دست بده.
بلکه تا شما بتونید هدف از خلقتِ خودتون توسطِ او را بشناسید.
تا بتونید ارادهٔ خداوند برای زندگیتون را بشناسید و همچنین تا بتونید آرامشِ الهی او را به معنای واقعی تجربه کنید.
بنابر این از همین لحظه، از پنهان شدن در پشتِ دیگران -و آنها را مقصرِ اشتباهات و گناهانِ خود دانستن -دست بر دارید و به عیسی مسیح توجه کنید.
بله، به جای بی گناه جلوه دادنِ خود و مقصر دانستنِ دیگران، توجه کاملِ خودتون را بر روی عیسی مسیح متمرکز کنید.
دوستِ خوبِ من، با خواست، اراده و نظرِ عیسی مسیح در موردِ زندگیتون موافق بشید.
عیسی مسیح داره گناهانتون را به شما نشون میده، تا شما را از اونها آزاد کنه.
این فرصت را غنیمت بشمار، دست از جستجو برای مردمی تازه برای مقصر دانستنِ گناهانِ خودتون بردارید و با عیسی مسیح زندگی تازهای را شروع کنید.
در آیهٔ کلیدی مطالعهٔ امروزمان در مزمورِ ۳۲: ۳ خواندیم که؛
۳ گناهم وقتی آن را اعتراف نمیکنم، وجود مرا مثل خوره میخورد و تمام شب غصه و گریه امانم نمیدهد! آمین!
عزیزان، در پایانِ این مطالعه در کلامِ خدا، از شما دعوت میکنم تا با او گفتگو کنیم.
خداوند عیسی مسیح، من اعتراف میکنم که گناهکارم و به فیض و بخششِ الهی تو نیازمندم.
خداوند عیسی مسیح، از تو سپاسگزارم که بدن انسانی پوشیدی و به این جهان آمدی.
خداوند عیسی مسیح، من ایمان میآورم که تو به جای من بر روی صلیب جان دادی، تا تاوانِ گناهانِ من را تماماً بپردازی.
خداوند عیسی مسیح، من زندگی خودم را به تو تسلیم میکنم، به قلب و زندگی من بیا و به من کمک کن تا از هر گونه گناه دوری کنم.
خداوند عیسی مسیح، به من کمک کن تا در ارادهٔ خاصِ تو- برای انجامِ ارادهٔ الهی تو زندگی کنم.
خداوند عیسی مسیح، وقتی اشتباه یا گناه میکنم، به من کمک کن تا دیگران را ناعادلانه مقصر و مسئول قلمداد نکنم.
خداوند عیسی مسیح، به من کمک کن تا هر وقت گناهی مرتکب میشوم، آن را به تو اعتراف کنم.
خداوند عیسی مسیح، به من کمک کن تا از آن گناه آزاد شده و در آزادی از اسارتِ گناه زندگی کنم.
خداوند عیسی مسیح، امیدِ من فقط به توست، چون که به من، برای دوری از گناه و قبولِ مسئولیت تمامی اعمالم کمک میکنی!
در نامِ عیسی مسیح دعا میکنم، آمین!
نویسنده؛ کوروش باقری