دوست من، حتماً شما هم این سوال را بارها از خود یا دیگران پرسیده اید که؛ “چرا وقایع بد برای انسانهای خوب پیش میآید؟”
برای یافتن پاسخ صحیح به این سوال خود باید از کلام خدا کمک بگیریم.
در کلام خدا، در رومیان ۳: ۱۲میخوانیم که: ۱۲ همۀ آدمیان از خدا رو گردانیدهاند، همگی از راه راست منحرف شدهاند حتّی یک نفر نیکوکار نیست.
این آیه بسادگی بدین معناست که، “همگی ما انسانها از گناه صدمه دیده ایم و شایستهٔ نهایت بدترینها – که قضاوت عادلانهٔ خداوند هست میباشیم.”
عزیزان، با در نظر داشتن این حقیقتِ بیان شده در کلام خدا، سوال صحیح باید این باشد که؛ “چرا اصلا هیچ واقعهٔ خوبی برای هر انسانی به وقوع میپیوندد؟”
هیچ واقعهٔ خوبی برای هیچ انسانی به وقوع نمی پیوندد، مگر به واسطهٔ “فیض”، “دلسوزی” و “رحمت” خدا!
حال بیأیید تا سوال بالا یعنی؛ “چرا وقایع بد برای انسانهای خوب به وقوع میپیوندد” را به گونهای دیگر مطرح کنیم.
بدین گونه که؛ “چرا انسانهای خوبی که تمامی تلاششان را در پاک زیستن و اطاعت از امر خداوند به کار میبرند، مصیبت و فاجعههای دردناکی را در زندگی خود تجربه میکنند؟”
به عبارتی دیگر، “چرا خداوند از انسانهای خوب و مطیعِ از خود محافظت نمی کند؟”
عزیزان، ایوب نمونهٔ چشمگیری در کلام خداست، برای کمک به ما در یافتنِ پاسخ به این سوال خود.
در کلام خدا میخوانیم که چگونه ایوب، که در کلام خدا از او به عنوان مردی درستکار و خدا ترس نام برده شده، در چند واقعهٔ اسف بار، در زمانی کوتاه، همه چیز خود را از دست میدهد.
با این وجود، ایوب خداوند را لعنت و نفرین نمی کند.
در عوض، ایوب سوال به جایی میپرسد: ایوب ۲: ۱۰
۱۰ امّا او در جواب گفت: «تو همچون یک زن ابله حرف میزنی. آیا تو میخواهی که ما چیزهای خوبِ خدا را قبول کنیم و چیزهای بد را نپذیریم؟» با همه این مصیبتها که بر سر ایّوب آمد، او بر ضد خدا چیزی نگفت.
عزیزان، ایوب به خوبی میدانست که جواب قانع کنندهای برای تمامی “چراهای او”، در نزد خداوند وجود دارد.
بله، پاسخ سؤالات ایوب، در دانش، مشورت و نصیتِ خداوند نهفته بودند.
من و شما هم باید برای پاسخ چراهای زندگی خود، به دانش، مشورت و نصیت خداوند امید و اطمینان داشته باشیم!
دوست من، ما به عنوان انسان، مخلوق خداوند، در برابر او بصیرتی محدود داریم، دیدگاه ما نسبت به جهان و وقایع آن ناقص است، و دانشمان کم.
یک حقیقت در ورای هر “چرای” زندگی وجود دارد، و آن حقیقت این است که، “خدای دانای مطلق، تنها کسی است که میداند “چرا هر اتفاقی” برای هر شخص در این دنیا رخ میدهد!”
به همین خاطر است که در کلام او، در امثال ۳: ۵میخوانیم که: ۵ با تمام دل خود به خداوند اعتماد کن و بر عقل خود تکیه منما.
عزیزان، لغت “چرا”، ۲۲ بار در کتاب ایوب در کلام خدا دیده میشود.
اگر چه ایوب، در آن وضعیتِ غم انگیز خود سؤالات زیادی داشت که برای آنها پاسخی دریافت نمی کرد، ولی او بر ایمان استوار خود به مهربانی، عدالت، دانش و خوبی خداوند تأکید داشت.
ایوب میگوید: ایوب ۱۳: ۱۵
۱۵ اگر خدا برای این کار مرا بکشد، باز به او امیدوار خواهم بود و حرفهای خود را به او خواهم زد.
دوست عزیز من، اگر ایمان ما به خوبی و وفاداری خدا، در تاریکیهای زندگی در جای خود نماند، در روشنأییهای زندگی، ایمان ما به او چندان ارزشی ندارد!
به این حقیقت چنگ بینداز که، “شما در میان توفان هایی که خدا اجازهٔ ورودشان را به زندگیتان داده، در ایمان به حضور و محبت او، در امنترین مکان هستید!”
آرامش عیسی مسیح همواره با شما.
کوروش باقری