غلاطیان ۴: ۱ – ۷
۱ مقصود من این است: تا زمانی که وارث صغیر است اگر چه مالک همۀ دارایی پدر خود باشد با یک غلام فرقی ندارد ۲ و او تا روزی که پدرش معین کرده است تحت مراقبت سرپرستان و قیمها به سر خواهد برد.
۳ ما نیز همین طور در دوران کودکی، غلامان عقاید بچگانۀ دنیوی بودیم ۴ اما وقتی زمان معین فرا رسید خدا فرزند خود را که از یک زن و در قید شریعت متولد شده بود فرستاد ۵ تا آزادی کسانی را که در قید شریعت بودند فراهم سازد و تا ما مقام فرزندی را به دست آوریم. ۶ خدا برای اثبات اینکه شما فرزندان او هستید روح پسر خود را به قلبهای ما فرستاده است و این روح فریاد زده میگوید: «پدر، ای پدر» ۷ پس تو دیگر برده نیستی بلکه پسری و چون پسر هستی، خدا تو را وارث خود نیز ساخته است.
عزیزان، کریسمس داره به طور روز افزون دنیوی میشود.
دو دلیلِ عمده برای دنیوی شدن کریسمس وجود دارد.
اولین دلیل برای دنیوی شدن کریسمس این است که؛ ” ما انسانها طبیعتا به سوی ارضای نفس خودمان و خوشی بیشتر ولو زودگذر گرایش داریم.”
ما همیشه سعی میکنیم هر چیزی را برای لذت خودمان تغییر دهیم.
دلیل دومی که چرا کریسمس به طور روز افزون دنیوی میشود این است که؛ “ما به مفهوم واقعی رخ دادی که در آخوری که عیسی در آن بدنیا آمد، پی نبرده ایم.”
بله، متاسفانه، ما اهمیّتِ راستین این که “کریسمس به چه معنأیی است”، “کریسمس در چه زمانی آغاز شد” و “چرا ما آن را گرامی میداریم و جشن میگیریم،” را دست کم میگیریم و بهای واقعی آن را نمی دانیم.
عزیزان، کلام خدا در غلاطیان ۴: ۴ – ۵به مامی آموزد که؛
۴اما وقتی زمان معین فرا رسید خدا فرزند خود را که از یک زن و در قید شریعت متولد شده بود فرستاد۵تا آزادی کسانی را که در قید شریعت بودند فراهم سازد و تا ما مقام فرزندی را به دست آوریم.
دوستان، این دلیل اصلی اهمیت کریسمس برای ما میباشد.
نجات دهندهی ما، ما را باز خرید نمود و به عضویت خانوادهٔ الهی خود پذیرفت.
به همین دلیل، ما باید برای کریسمس ارزش بجا و واقعی آن را قائل بشویم.
کریسمس، شایستهٔ احترام قلبی و کامل ما است.
کریسمس، در جشن و سرود خوانی و خوردن و نوشیدن و هدیه دادن و هدیه دریافت کردن خلاصه نمی شود.
کریسمس، یاداوری خداوندی فروتن و پر فیض و محبت برای بشریت است، که داوطلبانه به این جهان آمد، تا بهای گناهان انسان را با مرگ داوطلبانهٔ خود بر روی صلیب جلجتا یکبار برای همیشه تماماً پرداخت نماید) .فیلیپیان ۲(
*******************************************************************
آماده سازی:
دوستان، برای شناخت ماهیت اصلی کریسمس، از شما دعوت میکنم تا به همراه من و کمک روح القدس، در مطالعهٔ کلام خدا، به سفری پر هیجان و تحقیقی برویم.
سفر تحقیقی ما برای شناخت اهمیت واقعی کریسمس، از باغ عدن آغاز میشود.
باغ عدن، مکانی بود که انسان، برای نخستین بار، از اطاعتِ امر خدا سرپیچی نمود و گناه کرد.
در کلام خدا، در کتاب پیدایش ۳: ۱۵است که ما اولین اشارهٔ خداوند به آمدن عیسی مسیح به شکل انسان بر روی این کرهٔ خاکی را میخوانیم.
در پیدایش ۳: ۱۵میخوانیم که: ۱۵ در بین تو و زن کینه میگذارم. نسل او و نسل تو همیشه دشمن هم خواهند بود. او سر تو را خواهد کوبید و تو پاشنه او را خواهی گزید.»
نکتهٔ بسیار مهم نهفته در مورد این آیه این است که، “زن – ذریت ندارد، چرا که زن، دارندهٔ اسپرم، که انسان از آن بوجود میآید نیست.”
در این آیه، خداوند دارد به تدریج نقشهٔ مقدس خود را در مورد تولد عیسی از زن باکره؛ و نجات ما از مجازات گناهانمان، و دریافت حیاتی ابدی در نزد خود در بهشت را مکشوف میفرماید.
عزیزان، در کلام خدا در کتاب پیدایش، فصل ۱۲میخوانیم که خداوند انتخابکرد، تا نقشهٔ مقدس خود را برای نجات بشریت از مجازات گناهانش و جدایی ابدی از خود، توسط مردی با وفا و ایمان دار به خود به نام ابراهیم اجرا نموده و برقرار سازد.
در فصلهای بعدی کتاب پیدایش در کلام خدا، همچنین میخوانیم که چگونه قوم یهود، که اسرائیل خوانده میشدند، به خاطر قحطی شدید، به کشور مصر رفته – در آنجا سکنا گزیدند، و سر انجام، توسط فرعونهای مصر به بردگی در آمدند.
وقتی سر انجام، پس از گذاشت سالها، خداوند قوم اسرائیل را از اسارت و بردگی فرعونهای مصر رهأیی بخشید، او به خادم خود موسی، امر فرمود تا قوم اسرائیل را به کوه سینا هدایت کند.
در کلام خدا، در کتاب خروج فصل بیست، میخوانیم که چگونه خداوند قوانین خود، یا همان شریعت را نوشت، تا به قوم یهود یا همان اسرائیل بدهد.
خداوند توسط این قانون یا شریعت دست نویس خود به قوم اسرائیل، که به نام ده فرمان معروف است، چگونگی زیستن یک زندگی خدا پسندانه را آموخت.
احترام و رعایتِ آن قوانین که خداوند خود به موسی، و سپس موسی به قوم یهود داد، موجب خشنودی وی از قوم میگردید.
قبل از این که قوم اسرائیل وارد سرزمین موعود، یا همان سرزمین کنعان که خداوند قول آن را به آنها داده بود بشوند، خداوند اخطاری نیز به قوم اسرائیل داد.
خداوند به قوم اسرائیل اخطار نمود تا در مسیر سفر خود به سوی سرزمین موعود، با قومهای خدا نشناس و ٔبت پرست آن مناطق هچگونه وصلتی نداشته باشند.
چرا که خداوند به خوبی میدانست که وصلت با قومهای ٔبت پرست و خدا نشناس، وسوسهٔ پرستش ٔبتهای آنها را برای قوم اسرائیل به همراه داشت.
خداوند میدانست که پرستش قوم اسرائیل از ٔبتهای قومهای خدا نشناس و ٔبت پرست، موجب دوری قوم از وی شده و زندگی پر گناهی را خواهند داشت.) تثنیه فصل هفتم (
اما قوم اسرائیل از اطاعتِ خواستهٔ خداوند سرپیچی نمودند.
به همین سبب، به دلیل نافرمانی قوم اسرائیل از خداوند، او برای تنبیه آنها و بازگشتشان به سوی خود، اجازه داد تا قوم اسرائیل، بیشتر حیات خود را در جنگ با آن قبایل ٔبت پرست و خدا نشناس سپری کنند.
به عبارتی دیگر، خداوند از وجود این قبایل ٔبت پرست و خدا نشناس، برای مجازات قوم اسرائیل به دلیل نا فرمانیشان از خود، استفاده مینمود.
در کلام خدا، در کتاب داوران ۲۱: ۲۵در مورد خود خواهی و نا فرمانی قوم اسرائیل از خداوند میخوانیم که:۲۵ در آن زمان در اسرائیل پادشاهی نبود و مردم هر چه میخواستند میکردند.
بالاخره پس از سالها جنگ، قوم اسرائیل به دو قسمتِ شمالی و جنوبی تقسیم شد.
قبایل شمالی، اسم اسرائیل را گرفتند و قسمتِ جنونی، یهودا نامیده شد.
پس از آن، اگر چه خداوند پیامبران زیادی برای اعلان پیامِ اخطار خود به قومهای شمالی و جنوبی اسرائیل ارسال فرمود، ولی این قوم، همچنان به نا اطاعتی از خود و پرستش ٔبتهای بسیار بیگانگان ادامه میدادند و از خدا هیچ ترسی نداشتند.
بالاخره، در سال ۷۲۲ قبل از میلاد مسیح، قوم آسوریان یا همان آشوریان، به قسمتِ شمالی اسرائیل حملهٔ نظامی نمودند و تمامی مردم یهودی ساکن در آن منطقه را بیرون رانده و متفرق نمودند.
مدتی بعد، اتفاقی شبیه همین برای قسمتِ جنوبی بوجود آمد.
صد و سی و هفت سال بعد، (۱۳۷) یعنی در سال، ۵۸۵ قبل از میلاد مسیح، بابلیان به قسمتِ جنوبی کشور اسرائیل حملهٔ نظامی نمودند و یهودیان آن منطقه را به اسارت به بابل بردند.
قوم یهودِ ساکن در قسمتِ جنوبی، برای مدت هفتاد سال (۷۰) در اسارت بابلیان بسر بردند.
هفتاد سال اسارت در زیر سلطهٔ بابلیان، درس هایی به یهودیان قسمت جنوبی آموخت و فوایدی را نیز برای آنها به همراه آورد.
آنها به اشتباه خود از نا فرمانی از خداوند پی برده و دست به اصلاح روش زندگی و بهسازی پرستش خود از خداوند نمودند.
قوم یهود، نه تنها تعهد شخصی خودشان را در اطاعت از خداوند باز سازی و تقویت نمودند، بلکه به سه اصلاح و بهسازی دیگر نیز پرداختند.
بهسازی اول قوم یهود پس از هفتاد سال اسارت در زیر سلطهٔ بابلیان این بود که؛ “آنها مصمم شدند تا از پرستش ٔبتهای بیگانگان دست کشیده و دیگر وسوسهٔ نا اطاعتی از خدا را ادامه ندهند.”
بهسازی دوم قوم یهود پس از هفتاد سال اسارت در زیر سلطهٔ بابلیان این بود که؛ “آنها مراکزی به نام کنیسه، برای پرستش گروهی، مطالعهٔ کلام خدا و تحقیق در آن، احداث نمودند.”
هر جا که تعدادی یهودی زندگی میکردند، کنیسهای نیز ساخته شد.
بهسازی سوم قوم یهود پس از هفتاد سال اسارت در زیر سلطهٔ بابلیان این بود که؛ “آنها قسمت اصلی عبرانی کلام خدا را که امروزه به آن – عهد عتیق میگوییم جمع آوری نمودند.”
پس از این، ادامهٔ مطالعهٔ ما در کلام خدا به ما میآموزد که، ایرانیان، بابلیان را شکست دادند – قوم یهود در اسارت آنها را آزاد نمودند و به رهبری و همراهی عزرا و نحمیای نبی، به اورشلیم در اسرائیل اجازهٔ رفتن دادند.
سر انجام، امپراطوری کبیر یونان، به رهبری جنگ جویی متفکر و شجاع، به نام اسکندر به وجود آمد.
اسکندر کبیر یونانی، پس از حمله و تسخیر هر کشوری، مردان جوان و سالم الجثهٔ آن منطقه را به خدمت سربازی برای ارتش خود، تحت فرمان میگرفت.
اسکندر کبیر یونانی، به این سربازان تحت خدمت در آوردهٔ خود از کشورهای مختلف، زبان یونانی و همچنین، فرهنگ و آداب و رسوم یونانی را نیز میآموخت.
بدین طریق، پس از مدتی، زبان یونانی به عنوان زبان تجارتی، در سراسر دنیا مورد استفاده قرار میگرفت.
هم زمان با جهانی شدن زبان یونانی، یهودیان نیز برای محافظتِ بهتر کتب قانون و شریعت دینی خود، دست به اقدامی بسیار مهم زدند.
یهودیان برای قابل فهم نمودن بهتر کتب قانون و شریعت دین خود، برای همگی یهودیان پراکنده در سراسر جهان آن روز، هفتاد نفر از متخصصین علم الهیات یهود، و متبحر در زبان یونانی را، به کار ترجمهٔ آن کتب گماردند.
این کتاب قانون شریعت یهود که به یونانی ترجمه شد، به نام “سپتوجنت” معروف است.
پس از مدتی، رومیان بر امپراطوری یونان غلبه نموده و قدرت جهانی را در دست گرفته و صلحی نسبی را در جهان آنروز برقرار نمودند.
رومیها پس از غلبه بر امپراطوری یونان، تسلط بر تمامی جهان شناخته شدهٔ آن زمان و برقراری صلحی نسبی، برای مرتبط ساختن شهرها و کشورها با هم، جادههای مناسبی ساختند.
جادههای خوب شاخت شده توسط رومیان، نه تنها شهرها و کشورهای جهان را به هم مرتبط نمود، بلکه مسافرت را نیز برای مردم آن زمان راحتتر و سریعتر نمود.
******************************************************************
ماموریت الهی:
عزیزان، زمانی که خداوند ما عیسی مسیح، بنا بر فرمودهٔ کلام خدا در غلاطیان ۴: ۴در بهترین زمان بدنیا آمد، در سراسر دنیای آن زمان، زبان مشترک بین المللی وجود داشت.
۴ اما وقتی زمان معین فرا رسید خدا فرزند خود را که از یک زن و در قید شریعت متولد شده بود فرستاد.غلاطیان ۴: ۴
جادههای مناسبی که شهرهای جهان را به هم مرتبط ساخته بودند بوجود آمده بودند.
کنیسههای یهودی که مبشرین کلام خدا میتوانستند در آنجا پیام خود را به دیگران اعلان نمایند، بوجود آمده بودند.
همهٔ این تغییرات و بوجود آمدههای بین المللی، بر یک واقعهٔ بی مانند و کاملی اشاره داشتند.
آن واقعه، تولد عیسی مسیح بود!
خدای قادر مطلق، دانای مطلق و همیشه در همه جا حاضر ما، توسط تمامی رخ دادهأیی که در طول تاریخ به وقوع پیوسته بودند، که در این مطالعه به آنها اشاراتی داشتم، استفاده نمود تا در زمانی که خود بهترین میدانست، به قول خود که نجات بشریّت بود جامع عمل بپوشاند.
دوستان، نجات دهندهٔ ما عیسی مسیح، یک انسان کامل و در عین حال، خدای کامل میباشد!
این مهم را در کلام خدا، در فیلیپیان ۲: ۵ – ۱۱ پولس رسول برای ما توضیح میدهد.
۵ طرز تفکر شما دربارۀ زندگی باید مانند طرز تفکر مسیح عیسی باشد: ۶ اگر چه او از ازل دارای اولوهیت بود ولی این را غنیمت نشمرد که برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند، ۷ بلکه خود را از تمام مزایای آن محروم نموده به صورت یک غلام در آمد و شبیه انسان شد. ۸ چون او به شکل انسان در میان ما ظاهر گشت، خود را پستتر ساخت و از روی اطاعت حاضر شد مرگ حتّی مرگ بر روی صلیب را بپذیرد. ۹ از این جهت خدا او را بسیار سرافراز نمود و نامی را که بالاتر از جمیع نامهاست به او عطا فرمود. ۱۰ تا اینکه همۀ موجودات در آسمان و روی زمین و زیر زمین با شنیدن نام عیسی به زانو در آیند ۱۱ و همه برای جلال خدای پدر، با زبان خود اعتراف کنند که عیسی مسیح، خداوند است.
عزیزان، با تولد از باکره، عیسی – گناه انسان را که توسط گناه آدم اولیه به این جهان وارد شده بود، به ارث نبرد و دارا نبود.
عیسی همچنین با رعایت تمامی قوانین خداوند، که او آنها را در کوه سینا به موسی داده بود، ثابت نمود که وی یک انسانِ بی گناه کامل میباشد.
کلام خدا در رومیان فصل پنجم این مطلب بسیار مهم را برای ما به خوبی تشریح میکند.
دوستان، عیسی به دو دلیل به این جهان آمد.
دلیل اول آمدن عیسی به این جهان این بود تا تاوان گناهان ما را کاملاً بپردازد و ما را باز خرید کند.
تنها یک قربانی کاملاً بی گناه میتوانست تاوان گناهان انسان را بپردازد، و عیسی آن تنها انسان بی گناه کامل بود!
ما در ایمان خود به عیسی مسیح به عنوان منجی، عادل یعنی بی گناه شمرده میشویم چرا که عیسی تاوان گناهانمان را پرداخته است.
افسسیان ۱: ۳ – ۸
۳ خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح را سپاس گوییم، زیرا او ما را در اتحاد با مسیح از همۀ برکات روحانی در قلمرو آسمانی بهرهمند ساخته است ۴ و ما را قبل از آفرینش دنیا در مسیح برگزید تا در پیشگاه او مقدّس و بی عیب باشیم. به سبب محبت خود ۵ و بر حسب صلاحدید ارادۀ خویش برای ما مقدر فرمود که به وسیلۀ عیسی مسیح فرزندان او شویم، ۶ تا خدا را برای فیض پر شکوه او که رایگان در پسر عزیز خود به ما بخشیده است سپاس گوییم. ۷ از راه اتحاد با مسیح و به وسیلۀ خون اوست که ما رهایی یافتیم و گناهان ما بخشیده شد و چقدر بی حد و حصر است فیضی که خدا ۸ به فراوانی به ما بخشیده است.
دوّمین دلیلی که عیسی به این جهان آمد این بود که؛ تا ما را به عضویتِ خانوادهٔ الهی خداوند در آورده و به ما ثابت نماید که وی براستی ما را دوست دارد.
ما حال پذیرفته شدهٔ خداوند هستیم و هم ارث عیسی در پادشاهی او.
رومیان ۸: ۱۲ – ۱۷
۱۲ پس ای دوستان من، ما مدیونیم اما نه به طبیعت نفسانی خود و نه به پیروی از خواهشهای نفس، ۱۳ زیرا اگر مطابق طبیعت نفسانی خود زندگی کنید خواهید مرد. اما اگر به یاری روح خدا اعمال جسمانی را نابود سازید، خواهید زیست. ۱۴ کسانی که به وسیلۀ روح خدا هدایت میشوند فرزندان خدا هستند. ۱۵ زیرا آن روحی که خدا به شما داده است شما را برده نمیسازد و موجب ترس نمیشود بلکه آن روح شما را فرزندان خدا میگرداند و ما به کمک این روح در پیشگاه خدا فریاد میکنیم: «ابا، ای پدر.» ۱۶ روح خدا با روح ما با هم شهادت میدهند که ما فرزندان خدا هستیم ۱۷ و اگر فرزندان او هستیم در آن صورت، وارث یعنی وارث خدا و هم ارث با مسیح نیز هستیم و اگر ما در رنج مسیح شریک هستیم در جلال او نیز شریک خواهیم شد.
عیسی مسیح به ما قول میدهد:۲ در خانۀ پدر من منزلهای بسیاری هست. اگر چنین نبود، به شما میگفتم. من میروم تا مکانی برای شما آماده سازم ۳ پس از اینکه رفتم و مکانی برای شما آماده ساختم، دوباره میآیم و شما را پیش خود میبرم تا جایی که من هستم شما نیز باشید.
انجیل یوحنا ۱۴: ۲ – ۳
توسط ایمان به عیسی مسیح، ما با خدای پدر رابطهٔ مستقیم پدر و فرزندی داریم، خانهای ابدی در بهشت و وارث او هستیم.
******************************************************************
نتیجه:
دوستان، ما باید بدانیم که کریسمس یک تعطیلات دنیوی نیست و به همراه مهمانی ها، هدیه دادنها و دید و بازدیدها خلاصه نمیشود.
کریسمس، معرف نقشهٔ کامل خدا در بهترین زمانِ تاریخی، روحانی، سیاسی و اجتماعی برای نجات بشر میباشد.
کریسمس، زمانی است که خدا، در بدنی انسانی، در میان انسانها آمد.
عزیزان، عیسی مسیح قبل از عروج خود به آسمان، قول داد که او به این زمین باز خواهد گشت و پادشاهی خود را مستقر خواهد نمود.
عیسی مسیح، همان گونه که تاکنون به تمامی قولهای خود وفا نموده است، حتماً به این قول خود نیز عمل خواهد نمود و روزی به این جهان باز خواهد گشت.
عزیزان، ایام کریسمس، بهترین فرصت برای ماست تا عیسی مسیح را به عنوان یگانه منجی بشریت به بهترین نحو ممکن بشناسیم.
آنگاه با دلی آکنده از شادیِ بخشش گناهانمان – دریافت حیات ابدی در بهشت نزد او و همراهی روح القدس با خود، او را با تمام وجود ستایش خواهیم نمود و تولدش را گرامی خواهیم داشت.
دوست من، شما را تشویق میکنم تا کلام خدا را با دقت و حوصله مطالعه بفرمأیید، تا با شخصیّتِ واقعی عیسی مسیح و این که او که بود – چرا به این جهان آمد و حال برای شما چه میکند، آشنا شوید.
تنها در این صورت است که شما کریسمس و مفهوم حقیقی آن را خواهید شناخت.
عزیزان، کریسمس، تولد خدای محبت عیسی مسیح بر همگی شما مبارک باد.
کوروش باقری