عزیزان، آیا تاکنون شده که گفته باشید؛ “اگر خدا در خواستهای مرا از او میشنود و مرا دوست دارد، پس چرا او پاسخ بعضی از دعاهای مرا نمی دهد؟ حتی دعاهای اضطراری مرا؟”
برای یافتنِ پاسخ به این سوال به کلام خدا مراجعه میکنیم و به شناخت ده دلیلی که چرا خدا به بعضی از دعاهای ما پاسخ نمی دهد میپردازم.
۱ – دلیل اول دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان – میتواند تمرّد و نا فرمانی ما از خداوند باشد!
بله عزیزان، گناهان ما میتوانند خداوند را بر آن داشته تا دستِ پر محبت خود را از ما بر کشد.
۱۰ من که تو را از بردگی در مصر رهانیدم، خدای تو هستم. دهان خود را باز کن و من آن را از برکات خود پر خواهم ساخت. ۱۱ «اما بنی اسرائیل سخن مرا نشنیدند و مرا اطاعت نکردند. ۱۲ پس من هم ایشان را رها کردم تا به راه خود روند و مطابق میل خود زندگی کنند. مزمور ۸۱: ۱۰ – ۱۲
وقتی ما از اجرای امر خداوند سر باز زده، یا در ارادهٔ مقدس او برای زندگیمان بسر نمی بریم، او نیز دعاهای ما را نشنیده انگاشته و پاسخ نخواهد داد.
۲ – دلیل دوم دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان از خداوند میتواند شّک و تردید ما نسبت به او باشد!
۵ اما اگر کسی از شما طالب حکمت و فهم برای درک اراده و خواست خداست، باید دعا کند و آن را از خدا بخواهد؛ زیرا خدا خرد و حکمت را به هر که از او درخواست کند، سخاوتمندانه عطا میفرماید بدون اینکه او را سرزنش نماید. ۶ اما وقتی از او درخواست میکنید، شک به خود راه ندهید، بلکه یقین داشته باشید که خدا جواب دعایتان را خواهد داد؛ زیرا کسی که شک میکند، مانند موجی است در دریا که در اثر وزش باد به اینسو و آنسو رانده میشود. ۷و۸ چنین شخصی، هرگز نمیتواند تصمیم قاطعی بگیرد. پس اگر با ایمان دعا نکنید، انتظار پاسخ نیز از خدا نداشته باشید. یعقوب ۱: ۵ – ۸
اما با ایمان راسخ به خداوند، هر چیزی برای یک ایماندار به عیسی مسیح امکان پذیر میباشد.
۲۳ عیسی فرمود: «اگر میتوانم؟ اگر ایمان داشته باشی همه چیز برایت امکان خواهد داشت.»
انجیل مرقس ۹: ۲۳
۳ – دلیل سوم دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان از خداوند میتواند، سعی در دغل بازی و یا سؤ استفاده از او باشد!
عزیزان، اگر ما با نیتی نا پاک و خودپسندانه، به طروقی قصدِ کلک زدن به خدا و یا سؤ استفاده از او را داشته باشیم، نباید انتظار دریافت پاسخ به دعاهایمان را از وی داشته باشیم.
۹ پس شائول تصمیم گرفت خود، مراسم تقدیم قربانیهای سوختنی و سلامتی را اجرا کند. ۱۰ درست در پایان مراسم تقدیم قربانی سوختنی, سموئیل از راه رسید و شائول به استقبال وی شتافت. ۱۱ اما سموئیل به او گفت: «این چه کاری بود که کردی؟» شائول پاسخ داد: «چون دیدم سربازان من پراکنده میشوند و تو نیز به موقع نمیآیی و فلسطینیها هم در مخماس آمادة جنگ هستند، ۱۲ به خود گفتم که فلسطینیها هر آن ممکن است به ما حمله کنند و من حتی فرصت پیدا نکردهام از خداوند کمک بخواهم. پس مجبور شدم خودم قربانی سوختنی را تقدیم کنم.» ۱۳ سموئیل به شائول گفت: «کار احمقانهای کردی, زیرا از فرمان خداوند، خدایت سرپیچی نمودی. اگر اطاعت میکردی خداوند اجازه میداد تو و نسل تو همیشه بر اسرائیل سلطنت کنید، ۱۴ اما اینک سلطنت تو دیگر ادامه نخواهد یافت. خداوند شخص دلخواه خود را پیدا خواهد کرد تا او را رهبر قومش سازد.» ۱سموئیل ۱۳: ۹ – ۱۴
۴ – دلیل چهارم دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان از خداوند میتواند، انگیزهٔ خود خواهانه و اشتباه باشد!
عزیزان، درخواستهای خودخواهانه که رضایت خداوند در آنها نباشد، هرگز جوابی از او دریافت نخواهند نمود.
۳ وقتی هم درخواست میکنید، خدا به دعایتان جواب نمیدهد، زیرا هدفتان نادرست است؛ شما فقط در پی بدست آوردن چیزهایی هستید که باعث خوشی و لذتتان میشود. یعقوب ۴: ۳
خدا در نیتهای خودخواهانهٔ انسانی ما شریک نمی شود.
۵ – دلیل پنجم دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان میتواند بی مسئولیتی و تنبلی ما باشد!
۱۵ کسی که تنبل است و زیاد میخوابد، گرسنه میماند. امثال ۱۹: ۱۵
عزیزان، خداوند حتماً به مسئولیتهای الهی خود عمل میکند.
ما هم باید به مسئولیتهای خود واقف بوده و به آنها عمل نمأییم.
۶ – دلیل ششم دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان میتواند این باشد که، خواستهٔ ما از خداوند نا معقول و نارواست!
ما باید فرق بین “نیاز واقعی” و “طمع” خودمان را بشناسیم.
۱و۲ در سال چهارم سلطنت یهویاقیم پادشاه (پسر یوشیا)، باروک تمام سخنان خدا را که به او گفته بودم، بر طوماری نوشت. پس از آن، این پیغام را از جانب خداوند، خدای بنی اسرائیل به او دادم: ۳ «ای باروک تو گفتهای: “وای بر من! خداوند غمها و دردهای مرا افزوده است. از آه و ناله خسته شدهام و یک دم آرام ندارم. ” ۴ ولی ای باروک، بدان که من هر چه ساختهام، منهدم خواهم نمود، و هر چه کاشتهام، ریشه کن خواهم کرد. بلی، این کار را با این سرزمین خواهم نمود! ۵ پس آیا تو در چنین وضعی، برای خودت چیزهای بزرگ آرزو میکنی؟ این کار را نکن! با اینحال، اگر چه بر سر این مردم بلاهای بسیار بیاورم، ولی به پاس زحماتت، هر جا بروی جانت را حفظ خواهم کرد!» ارمیا ۴۵: ۱ – ۵
۷ – دلیل هفتم دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان میتواند این باشد که، ما روشِ پاسخ خداوند را نمی پذیریم!
گاهی خداوند مایل است تا به خواستهٔ ما از او پاسخ بدهد، ولی ما پاسخ او را به روش و سلیقهٔ خودمان میخواهیم و نه حکمت و دانش الهی او.
یوشع فصل ششم.
۸ ولی وقتی الیشع نبی از موضوع باخبر شد این پیغام را برای پادشاه اسرائیل فرستاد: «چرا نگران هستی؟ نعمان را نزد من بفرست تا بداند در اسرائیل نبیای هست.» ۹ پس نعمان با اسبان و عرابههایش آمده، نزد در خانه الیشع ایستاد. ۱۰ الیشع یک نفر را فرستاد تا به او بگوید که برود و هفت مرتبه خود را در رود اردن بشوید تا از مرض جذام شفا پیدا کند. ۱۱ اما نعمان خشمگین شد و گفت: «خیال میکردم این مرد نزد من بیرون میآید و دست خود را روی محل جذامم تکان داده، نام خداوند، خدای خود را میخواند و مرا شفا میدهد. ۱۲ رودهای ابانه و فرفر دمشق از تمام رودهای اسرائیل بهتر نیستند؟ میتوانم در آن رودها بدنم را بشویم و از این مرض جذام آزاد شوم.» این را گفت و خشمگین از آنجا رفت. ۱۳ ولی همراهانش به او گفتند: «ای سرور ما، اگر آن نبی کار سختی از شما میخواست آیا انجام نمیدادید؟ شستشو در رودخانه کار سختی نیست. این کار را بکنید و آزاد شوید.» ۱۴ پس همانگونه که الیشع به او گفته بود، به سوی رود اردن شتافت و هفت بار در آن فرو رفت و شفا یافت و پوست بدنش مانند پوست بدن یک نوزاد، تر و تازه شد. ۲پادشاهان ۵: ۸ – ۱۴
۸ – هشتمین دلیل دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان میتواند این باشد که، خداوند سعی در تغییر مسیر زندگی ما دارد تا ما را برای انجام کارهای تازهای آماده سازد!
پیدایش فصل ۳۷
پیدایش فصلهای ۳۹ تا ۵۰
۱۹ میخواهم کار تازه و بی سابقهای انجام دهم. همین الان آن را انجام میدهم، آیا آن را نمیبینید؟ در بیابان جهان برای قومم جادهای میسازم تا به سرزمین خود بازگردند. برای ایشان در صحرا نهرها بوجود میآورم!
اشعیا ۴۳: ۱۹
۹ – نهمین دلیل دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان میتواند این باشد که؛ خداوند مایل است تا ما را تعالیم جدیدی بیاموزد!
۱۸ «ای کاش به اوامر من گوش میدادید، آنگاه برکات مانند نهر برای شما جاری میشد و پیروزی مانند امواج دریا به شما میرسید. اشعیا ۴۸: ۱۸
۱۰ – دهمین دلیل دریافت ننمودن پاسخ به دعاهایمان میتواند این باشد که، خداوند میخواهد گناهانمان را به ما بشناساند!
۱۱ برای آنکه موضوع بیشتر روشن شود، عیسی این داستان را نیز بیان فرمود: «مردی دو پسر داشت. ۱۲ روزی پسر کوچک به پدرش گفت: پدر، بهتر است سهمی که از دارایی تو باید به من به ارث برسد، از هم اکنون به من بدهی. پس پدر موافقت نمود و دارایی خود را بین دو پسرش تقسیم کرد. ۱۳ «چندی نگذشت که پسر کوچکتر، هر چه داشت جمع کرد و به سرزمینی دوردست رفت. در آنجا تمام ثروت خود را در عیاشیها و راههای نادرست بر باد داد. ۱۴ از قضا، در همان زمان که تمام پولهایش را خرج کرده بود، قحطی شدیدی در آن سرزمین پدید آمد، طوری که او سخت در تنگی قرار گرفت و نزدیک بود از گرسنگی بمیرد. ۱۵ پس به ناچار رفت و به بندگی یکی از اهالی آن منطقه درآمد. او نیز وی را به مزرعه خود فرستاد تا خوکهایش را بچراند. ۱۶ آن پسر به روزی افتاده بود که آرزو میکرد بتواند با خوراک خوکها، شکم خود را سیر کند؛ کسی هم به او کمک نمیکرد. ۱۷ «سرانجام روزی به خود آمد و فکر کرد: در خانه پدرم، خدمتکاران نیز خوراک کافی و حتی اضافی دارند، و من اینجا از گرسنگی هلاک میشوم! ۱۸ پس برخواهم خاست و نزد پدر رفته، به او خواهم گفت: ای پدر، من در حق خدا و در حق تو گناه کردهام، ۱۹ و دیگر لیاقت این را ندارم که مرا پسر خود بدانی، خواهش میکنم مرا به نوکری خود بپذیر! ۲۰ «پس بی درنگ برخاست و بسوی خانه پدر براه افتاد. اما هنوز از خانه خیلی دور بود که پدرش او را دید و دلش بحال او سوخت و به استقبالش دوید و او را در آغوش گرفت و بوسید. ۲۱ «پسر به او گفت: پدر، من در حق خدا و در حق تو گناه کردهام، و دیگر لیاقت این را ندارم که مرا پسر خود بدانی. ۲۲ «اما پدرش به خدمتکاران گفت: عجله کنید! بهترین جامه را از خانه بیاورید و به او بپوشانید! انگشتری به دستش و کفش به پایش کنید! ۲۳ و گوساله پرواری را بیاورید و سر ببرید تا جشن بگیریم و شادی کنیم! ۲۴ چون این پسر من، مرده بود و زنده شد؛ گم شده بود و پیدا شده است! «پس ضیافت مفصلی برپا کردند. ۲۵ «در این اثنا، پسر بزرگ در مزرعه مشغول کار بود. وقتی به خانه باز میگشت، صدای ساز و رقص و پایکوبی شنید. ۲۶ پس یکی از خدمتکاران را صدا کرد و پرسید: چه خبر است؟ ۲۷ «خدمتکار جواب داد: برادرت بازگشته و پدرت چون او را صحیح و سالم بازیافته، گوساله پرواری را سربریده و جشن گرفته است! ۲۸ «برادر بزرگ عصبانی شد و حاضر نشد وارد خانه شود. تا اینکه پدرش بیرون آمد و به او التماس کرد که به خانه بیاید. ۲۹ اما او در جواب گفت: سالهاست که من همچون یک غلام به تو خدمت کردهام و حتی یک بار هم از دستوراتت سرپیچی نکردهام. اما در تمام این مدت به من چه دادی؟ حتی یک بزغاله هم ندادی تا سر ببُرم و با دوستانم به شادی بپردازم! ۳۰ اما این پسرت که ثروت تو را با فاحشهها تلف کرده، حال که بازگشته است، بهترین گوساله پرواری را که داشتیم، سر بریدی و برایش جشن گرفتی! ۳۱ «پدرش گفت: پسر عزیزم، تو همیشه در کنار من بودهای؛ و هر چه من دارم، در واقع به تو تعلق دارد و سهم ارث توست! انجیل لوقا ۱۵: ۱۱ – ۳۱
عزیزان، خداوند بنا بر حکمت و مشیتِ الهی خود پاسخ دعاهای ما را میدهد یا نمی دهد، ولی او از ما میخواهد که در دعا به حضور او کوشا باشیم.
۱ روزی عیسی برای شاگردانش مثلی آورد تا نشان دهد که لازم است همیشه دعا کنند و تا جواب دعای خود را نگرفتهاند، از دعا کردن باز نایستند. ۲ پس چنین فرمود: «در شهری، یک قاضی بود که نه از خدا میترسید و نه توجهی به مردم داشت. ۳ بیوه زنی از اهالی همان شهر، دائماً نزد او میآمد و از او میخواست که به شکایتش علیه کسی که به او ضرر رسانده بود، رسیدگی کند. ۴و۵ قاضی تا مدتی به شکایت او توجهی نکرد. اما سرانجام از دست او به ستوه آمد و با خود گفت: با اینکه من نه از خدا میترسم و نه از مردم، اما چون این زن مایه دردسر من شده است، بهتر است به شکایتش رسیدگی کنم تا اینقدر مزاحم من نشود.» ۶ آنگاه عیسای خداوند فرمود: «ببینید این قاضی بی انصاف چه میگوید! ۷ اگر چنین شخص بی انصافی، راضی شود به داد مردم برسد، آیا خدا به داد قوم خود که شبانه روز به درگاه او دعا و التماس میکنند، نخواهد رسید؟ ۸ یقین بدانید که خیلی زود دعای ایشان را اجابت خواهد فرمود. اما سوال اینجاست که وقتی من، مسیح به این دنیا بازگردم، چند نفر را خواهم یافت که ایمان دارند و سرگرم دعا هستند؟» انجیل لوقا ۱۸: ۱ – ۸
دعا بهترین حفظ کنندهٔ وقت و انرژی ماست، حتی آن زمان هایی که به ظاهر پاسخی از خداوند دریافت نمی کنیم.
جلال بر نام عیسی مسیح و آرامش الهی او همواره با شما.
کوروش باقری