عزيزان، خداوند من و شما را به بخشش ديگران بسيارتشويق می نمايد چرا که سلامتی روحی و جسمی ما را با خود به ارمغان خواهد آورد.
در فکر انتقام نبودن، امر خداوند و شايسته رفتار درست فرزندان اوست.
همان گونه که، يک فرزند مطيع و شايسته به پدرش و نصايح او گوش می دهد، ما هم به پدر آسمانی خود گوش می دهيم.
برای گوش دادن به پدر آسمانی ما به کلام او مراجعه می کنيم.
در کلام خدا، رومیان ۱۲: ۱۹ می خوانيم که خداوند ما را از انتقام گرفتن از ديگران منع فرموده است.
خداوند می فرمايد که، مجازات انسانها از آن اوست!
عزيزان، اگر در قلبهأی شما خاطرات دردناک و عذاب آوری، از ديگران وجود دارد به خداوند بگوييد.
بله، با خداوند راحت صحبت کنيد.
خاطرات تلخ و درد آوری که سالهاست در گوشه و کنار فکر و قلبتان مخفی کرده ايد، بيرون بيندازيد و به خداوند بدهيد.
از او بخواهيد تا شما را در بخشش ديگران کمک کند.
خداوند، بسيار مهربان و وفادار است.
او مشتاق است که شما را در صورت تمايل و خوا ستتان ياری دهد!
بعد از آن که مسائل و مشکلات خود را با خداوند در ميان نهاديد، سعی نکنيد ذهن انسا نيتان آن خاطرات تلخ را دوباره به ياد شما آورده و حس انتقام جويی را در شما تحريک کند.
دوستان، شما بايد بعد از تخليه کامل خودتان از حس انتقام، گامی فراتر برداريد.
کلام خدا در ادامه راهنمايی ما در روميان ۱۲: ۲۱ میفرماید:
اجازه ندهيد بدی بر شما چيره شود، بلکه با نيکی کردن بدی را مغلوب سازيد. آمین.
بخشيدن گناه ديگران و فراموش کردن آن ، مرا به ياد مطلبی می اندازد که در جائی خواندم.
گويا منشی که در دفتر شرکتی خصوصی کار می کرده متوجه می شود که تمام قفسههای با يگانی دفتر از ورقهها و اوراقی که بسيار قديمی بودند پر می باشد.
ديگر نه کارفرمای ايشان به آ ن اوراق احتياج داشت و نه اعتباری بر روی آنها مانده بود.
منشی از کار فرمأی خود سوال کرد، آيا می توانم اين اورقی را که ديگر باطل شده اند و شما هم احتياجی به آنها نداريد دور بيندازم؟
کارفرما در جواب ايشان می گويد، بسيار خوب، ولی قبل از اين که آنها را دور بيندازی يک فتو کپی تازه از هر کدام بگير و با يگانی کن.
منشی در ذهن خود انديشيد، پس اين که همان شد .چه فرقی می کند؟
بله، بعضی مواقع ما هم مرتکب همين اشتباه می شويم، يعنی سعی می کنيم کسی را ببخشيم، ولی باز به فکرمان اجازه می دهيم تا يک کپی تازه تر از آن شخص يا خاطره تلخی که قرار بوده ببخشيم، در خود نگاه دارد.
در ادامه امر خداوند در مورد چگونگی واکنش ما در مواقع عصبانيت، در افسسيان ۴: ۳۱ – ۳۲ میخوانیم که:
هر نوع تلخی، خشم، غضب، درشت خوئی، ناسزا گويی و نفرت را از خود دور کنيد، و در عوض، نسبت به هم مهربان و دلسوز باشيد و يکديگر را ببخشيد، همانطور که خدا نيز شما را بخاطر مسيح بخشيده است. آمین.
قسمت ديگری از کلام خداوند در يعقوب ۱: ۱۹ – ۲۰ میفرماید:
برادران عزيز، به اين نکته توجه کنيد؛ بيشتر گوش بدهيد، کمتر سخن بگوييد، و زود خشمگين نشويد. زيرا، خشم نميگذارد آن طور که خدا می خواهد، خوب و درست کار باشيم. آمین.
پس با توجه به اين آيات ملاحظه می فرمائيد که، خشم ما نه تنها موجب عذاب و ناراحتی برای خودمان و اطرافيانمان می شود، بلکه جلو عمل خوب خداوند را هم می گيرد.
خداوند زمانی می تواند از هر کدام از ما به درستی استفاده کند که، پاک و منزه بوده و به دور از خشم، کينه و غضب بتوانيم نسبت به ديگران مهربان و دل سوز باشيم.
در قبل گفتيم که، شايسته يک ايماندار است که روح و ذهنی خالی از انتقام داشته باشد.
حال ببينيم چگونه می توانيم روح و وجود خود را از خشم و غضب بدور نگاه داريم.
کلام خدا در افسسیان ۴: ۲ – ۳ میفرماید:
فروتن و مهربان باشيد. نسبت به يکديگر بردبار باشيد و به سبب محبتی که به هم داريد، از خطاها و اشتباهت يکديگر چشم پوشی نمأييد. ٣ سعی کنيد همواره متفقا از روح خدا هدايت شويد، تا بتوانيد هميشه با هم در صلح و صفا باشيد. آمین .خدا را شکر به خاطر کلامش.
عزيزان، توجه بفرمائيد، خداوند ما خود آگاه است که ما گاهی نسبت به هم گناه می ورزيم و در حق همديگر اجحاف روا می داريم.
به همين سبب است که او می فرمايد؛ نسبت به يکديگر بردبار باشيد و از خطاها و اشتباهات يکديگر چشم پوشی نمائيد.
برای بهتر روشن شدن اين مطلب که، خوب حالا که قبول کرديم بايد به امر خدا نسبت به هم مهربان باشيم و يکديگر را ببخشيم تا کينه و خشم و غضب در ما انبار نشوند، می بايستی اين راهنمايی را هم از خود خداوند بياموزيم.
در افسسيان ۴: ۲۶ و ۲۷ کلام خدا به ما امر میفرماید:
اگر عصبانی شديد، اجازه ندهيد گناهی از شما سر بزند. پيش از اينکه خورشيد غروب کند، خشم را از خود دور کنيد. زيرا، اگر خشمگين بمانيد،به شيطان فرصت می دهيد که شما را به گناه وا دارد. آمین.
پس می بينيم که خداوند عصبانی شدن ما را غير ممکن تلقی نفرموده است، بلکه او، بر بخشش سريع تاکيد می فرمايد.
پيش از غروب خورشيد، يعنی همان روزی که ما از شخصی يا موردی گله مند می شويم، می بايستی آن را به حضور خداوند ببريم و از صميم قلب ببخشيم.
اجازه به فرمأييد بفرمأييد تا بقيه آيه را اينطور معنی کنيم که حال اگر نبخشيم چه می شود؟
در آن صورت شيطان دروغ گو، دائماً گفتار و کردار آن شخصی که ما را به شکلی رنجانيده به شکلهأی متفاوت به ياد مان می آورد.
حرف و عملی که شايد منظور و هدفی بد هم پشت آن نبوده، در ذهن ما تبديل به يک تراژدی غم انگيز می گرداند، تا جائی که از آن شخص نفرت به دل می گيريم و گاهی دشمن وی می گرديم، و اين درست همان چيزی است که خداوند قويا ما را از آن منع فرموده است.
در کولسيان ۳: ۸ – ۱۱ کلام خدا میفرماید:
۸ اما اکنون وقت آن است که خشم – کينه – فحش و سخنان زشت را همچون لباسی پوسيده از تن خود در آورده و دور بيندازيد.
٩ به يکديگر دروغ نگوييد، زيرا آن طبيعت کهنه و فاسد شما که دروغ می گفت، ديگر مرده و از بين رفته است.
١٠ اکنون زندگی کاملا تازهای را در پيش گرفته ايد، که طی آن در شناخت راستی ترقی می کنيد و می کوشيد هر روز بيشتر شبيه مسيح، خا لق اين زندگی تازه شويد.
١١ در اين زندگی تازه، مليت شخص، نژاد، سواد و مقام اجتماعی او اهميت و ارزشی ندارد، چون همه مردم می توانند به يک اندازه به حضور مسيح بيايند. آنچه واقعا اهميت و ارزش دارد، حضور مسيح در زندگی شخص است. آمین.
چه جالب خداوند، گفتار زشت و خشم و کينه ما را به لباسی پوسيده تشبيه فرموده است.
بله، خداوند از ما می خواهد که اين لباس پوسيده را بدور افکنيم.
بعد از آن ، خداوند ما را سرگردان و بلا تکليف رها نفرموده است، وی ادامه می دهد که بعد از خلاصی از آن لباس پوسيده،خود را با گفتار و رفتار خوب مسيحأيی بپوشانيم.
در اينجا مايلم تا اشارهای داشته باشم به اين که ابراز عصبانيت و خشم نسبت به ديگران، تا چه اندازه روا و جايز است.
ممکن است که بعضیها بگويند، من آنقدر عصبانی نميشوم که موجب آزار و جراحت جسمی و روحی کسی گردم.
از طرفی، به جنون و ديوانگی هم کشيده نشده ام، پس شايد عصبانی شدن من اشکالی ندارد.
شايد ما آنقدر به اين حق و مرز عصبانيت خود عادت کرده و خو گرفته ايم که ديگر احترامی برای مرز خداوند برای عصبانی شدن خود قأئل نمی باشيم.
برای اينکه بدانيم خشم، غضب و عصبانيت ما تا چه اندازهای از چشم خداوند مجاز است و حد و مرزی که او برای عصبانی شدن ما قائل است به کلام او مراجعه می کنيم.
خداوند ما عیسی مسیح، در انجیل متی ۵: ۲۱ – ۲۲ میفرماید:
گفته شده است که هر کس مرتکب قتل شود، محکوم به مرگ م یباشد. اما من می گويم، که حتی اگر نسبت به برادر خود خشمگين شوی و بر او فرياد بزنی، بايد تو را محاکمه کرد، و اگر برادر خود را < ابله > خطاب کنی، بايد تو را به دادگاه برد، و اگر به دوستت نا سزا گويی، سزيت آتش جهنم می باشد. آمین.
حال سوالی که ما بايد به آن جواب بدهيم اين است که: آيا مرزی که خداوند برای عصبانی شدن ما قائل شده است با مرز ما مطابقت دارد؟
عزيزان, آيات بالا احتياج به تفسير بيشتری دارند، ولی در اينجا به همين بسنده می کنم که، خوب است که ما اين آيات را به ياد داشته باشيم تا چنانچه از برادر خود خشمگين هستيم بدانيم احساس و خواست خداوند در اين مورد چيست.
و يا وقتی به کسی نا سزأيی می گوييم، به ياد آوريم که خداوند برای آن نا سزاگويی ما چه مجازاتی را تعيين نموده است.
خدا را شکر که او از همه ضعفها و گناهان ما مطلع است و آنها را در صورت اعتراف به او و طلب بخشش در نام عيسی مسيح می بخشد.
به عبارتی ديگر، مرگ عيسی مسيح بر روی صليب مجازات جهنمی را که يک گناهکار لايق آن است پرداخته است!
وقتی ما به عيسی مسيح ايمان می آوريم، و او را به عنوان منجی و نجات دهنده خود می پذيريم، از آن به بعد، خداوند گناهان ما را در نام – مرگ و قيام عيسی مسيح می آمرزد!
لطفا توجه داشته باشيد که خداوند از مجازات هيچ گناه و خطأيی چشم پوشی نميکند، و از آن بیتفاوت نميگذرد!
خداوند به خاطر محبت بیمانند خود برای انسان، تاوان تمام گناهان او را با قربانی کردن پسرش عيسی مسيح ،يکبار برای هميشه پرداخت!
با این امید که مطالعهٔ امروزِ ما در مورد، “راه مقابله با عصبانیت” که در واقع همان بخشش دیگران است، موجب برکت شما بوده باشد.
جلال بر نام عیسی مسیح و آرامش الهی او همواره با شما عزیزان.
کوروش باقری